پرفروشترین بازیهای کامپیوتری در بازار ایران
امروزه بازیهای کامپیوتری یکی از جذابترین سرگرمیها در دوران ما هستند و گروههای مختلف سنی از کودکان گرفته تا افراد بزرگسال به جرگه علاقهمندان به بازیهای کامپیوتری پیوستهاند.
رشد کیفی و کمیبازیهای کامپیوتری و همچنین امکان تعامل با دنیای مجازی از دلایلی هستند که باعث جذابیت بازیهای کامپیوتری شدهاند.
به کمک حضور بازیهای جدید و ابزارهای مدرن بازی، امروزه در یک بازی کامپیوتری میتوانید به یک راننده ماهر تبدیل شوید و با جدیدترین و گران قیمتترین اتومبیلها به مسابقه با دیگران بپردازید.
میتوانید با استفاده از بازیهای حرکتی پینگ پنگ، تنیس بازی کنید یا گریزی به دنیای موسیقی بزنید. حتی میتوانید به یک قهرمان بدل شده و به جنگ دیو و موجودات فضایی عظیم بروید. میتوانید کارهایی را انجام دهید که شاید انجام آنها در دنیای واقعی غیرممکن و غیرقابل تصور باشد؛ اما در دنیای بازیهای کامپیوتری بدون به خطرانداختن امنیت خود میتوانید بسیاری از چیزهایی را که تجربه آنها در دنیای واقعی غیرممکن است را تجربه کنید. اما به هر حال ورود به دنیای شگفتانگیزی که بازیهای کامپیوتری برای ما به ارمغان آوردهاند، نیازمند به ابزار و وسایلی است که خوشبختانه این روزها در بازار کامپیوتر ما به راحتی و به وفور یافت میشود. البته شاید قیمت این ابزارها تا حدودی گران باشد، ولی برای برخی از گیمبازان صرف مبلغ بالا برای ایجاد ساعاتی خوش و پر هیجان میارزد.
ابزارهای جدید بازی در بازار
سالها است که ما با کنسولهای بازی نظیر X BOX، X BOX 360، WII، PSP، PS3 آشنا هستیم. این اواخر هم ابزارهای جانبی در کنار این کنسولها به بازار عرضه شدهاند که جذابیت بیشتری برای گیمرها دارند. به عنوان مثال ابزارهای بازی موسیقی، مانند درامهای بیسیم، گیتار بیسیم، بازیهای حرکتی مانند پینگ پنگ، تنیس و.... فرمانهای خودرو که به کلاج و ترمز و ... مجهزند توسط شرکتهایی چون لاجیتک، سونی، نینتندو، فراسو و... به بازار عرضه شدهاند. این ابزارها روی کنسولهای بازی یا در کنار آنها در نقش مکمل به کار برده میشوند و با قیمتهای مختلفی از حدود یکصد هزار تومان تا 450 هزار تومان در بازار خرید و فروش میشوند.
لذت رانندگی با سرعت بالا، بدون خطر
یکی از پر مخاطبترین نمونه این ابزارها یک بازی حرکتی است که به یک فرمان، کلاج و ترمز مجهز است و کاربر به وسیله آن میتواند یک رانندگی واقعی را با سرعت بالا تجربه کند. بر اساس اعلام مسوول فروش شرکت صوت و تصویر پایتخت، یکی از عرضهکنندگان تجهیزات بازی و سرگرمی، این ابزار سرگرمی با عنوان G27 و از خانواده لاجیتک است که به بازار عرضه شده است و به کلاج و ترمز مجهز است و برای کنسولهای PS3،PS2 و PCطراحی شده است. به گفته وی، فرمان مسابقه ای G27 کاربر را روی یک صندلی واقعی شبیه سازی شده مینشاند و کاربر با مکانیسم عکسالعمل دوموتوره این دستگاه میتواند قدرت، سرعت و دقت را به خوبی در یک شرایط شبیهسازی شده و با حس جاده واقعی تجربه کند. فرمان مسابقهای G27 با قیمت 420 هزار تومان به فروش میرسد.
مدلهای دیگری از این فرمان توسط شرکت آواژنگ به بازار عرضه شدهاند که نمونههای LOGITECH FORMULA FORCE EX، نمونه لرزشیLOGITECH FORMULA،MOMO RACING FORCE FEEDBACK و DRIVING FORCE EX برای PC و فرمان مسابقهای DRIVING FORCE GT و نمونه بیسیم DRIVING FORCE برای PS3 طراحی و به بازار عرضه شدهاند. فراسو نیز فرمانهای بازی را با قیمتهای مختلفی به بازار عرضه کرده است. یکی از مدلهای این ابزارها مدل،FGW-810 Black / Blue است که مجهز به Axis Joystick و دنده و پدال پایی، موتور لرزاننده برای حس واقعی هیجان بازی بوده و با قیمتی حدود 43 هزار تومان در فروشگاههای لاوان عرضه شده است.
بازار گرم بازیهای حرکتی
شرکت مایکروسافت نیز کنسولهای بازی جدیدی موسوم به کینکت (Kinect) را به بازار داخلی عرضه کرده است که البته این کنسول با پک کامل وارد بازار داخلی نشده است.به گفته مسوول فروش شرکت صوت و تصویر پایتخت، این سیستم، یک سیستم حرکتی است که مبتنی بر یک دوربین کار میکند و بر خلاف ابزارهای مشابه برای کنسولهای Wii و Ps3 احتیاج به هیچ ابزار کنترل کننده در دست کاربر ندارد. این فناوری خارقالعاده از سیستم ردیابی بدن استفاده میکند و دارای سنسورهایی است که بدن کاربر را شناسایی کرده و تمامی حرکات بدن کاربر را در درون بازی انعکاس میدهد. کینکت (kinect) با کنسول بازی x box 360 سازگار است و همان طور که گفتیم پک کامل آن هنوز وارد بازار داخلی نشده است. با این وجود قیمت پک نصفه و نیمه این ابزار بازی 200 هزار تومان است و اما ابزار بازی دیگری که این روزها در بازار سرو صدای زیادی به پا کرده است، بازیهای حرکتی شرکت نینتندو هستند. البته شرکتهای دیگری نظیر لاجیتک و سونی هم در این زمینه ابزارهایی به بازار عرضه کردهاند.
به وسیله این ابزارهای حرکتی میتوانید به راحتی و به طور بیسیم در دنیای ویدئویی بوکس، تنیس، بولینگ، پینگپنگ، بیسبال، گلف و... بازی کنید. این دستگاهها نیز با قیمتی حدود 300 تا 370 هزار تومان در بازار به فروش میرسند. البته در زمینه ابزارهای حرکتی، شرکت سونی محصول جدیدش را که move نام دارد، به بازار عرضه کرده است. این دسته بازی را برای کنسولهای بازی ps3 به بازار عرضه کرده است که این ابزار یک دسته بازی لرزشی کوچک است که شبیه به میکروفن ساخته شده است و بخشی را در قسمت فوقانی خود شامل میشود که مانند توپ پینگپنگ است و چراغ led داخل آن روشن میشود. این دستگاه در حال حاضر با قیمت 115 تا 130 هزار تومان در بازار داخلی به فروش میرسد.
موسیقیدانان گیمر
ابزار جدیدی که شرکتهای تولیدکننده محصولات سرگرمیبرای گیمرها تولید کردهاند یک محصول هیجانانگیز و جالب است. شرکتهایی نظیر لاجیتک، کوانتوم و... با تولید آلات موسیقی به شکل کنسولهای مکمل xbox و ps3 درصدد برآمدهاند تا به گیمرهای علاقهمند به موسیقی هم خدماتی ارائه کنند.
محصولات تولیدی این شرکتها شامل، گیتار و درامهای موسیقی است که به صفحههای لمسی و شاسیهای حساس مجهز است .قیمت گیتارهای لمسی هم که با برندهای مختلفی چون کوانتوم، لاجیتک، پگاه چینی و... به بازار عرضه شدهاند حدود 70 هزار تومان تا 250 هزار تومان است. این گیتارها به همه کنسولهای بازی نظیر XBOX ،PS3 و ... سازگارند.
PC مناسب برای گیمرها
یاشار باقری یکی از فعالان بازار که دستی هم در اسمبل کردن سیستمهای کامپیوتری برای گیمرها دارد، میگوید، بهطور کلی هزینه اسمبل کردن یک کامپیوتر رومیزی برای گیمرها حدود 700 هزار تومان تا یک میلیون و دویست هزار تومان است. به گفته وی، مهمترین نکته برای اسمبل کردن یک کامپیوتر مخصوص گیم این است که قطعات آن با هم تناسب داشته باشند. باید رم و مادربورد از لحاظ فرکانس با هم همخوانی داشته باشند. به گفته وی، اگر بخواهیم برای یک گیمر یک سیستم کامپیوتری اسمبل کنیم بهترین انتخاب این است که از پردازنده سری P43، به عنوان مثال P43 7500 استفاده شود که قیمت آن 140 هزار تومان است. برای چنین پردازندهای مادربورد P43 ASUS یا مادربورد P6T که معروفترین مادربورد گیمینگ است مناسب است. قیمت این مادربوردها نیز حدود 280 تا 315 هزار تومان است. رم متناسب با چنین مادربوردی نیز باید حداقل سه گیگابایت از نوع DDR3 باشد. البته رمهای شش گیگابایتی از نوع DDR5 نیز انتخاب خوبی هستند که معمولا برای پردازندههای INTEL CORE I 7 930 به کار میروند و اما انتخاب کارت گرافیک مناسب برای یک سیستم گیمینگ نیز موضوع مهمی است. به گفته باقری کارت گرافیک باید حداقل یک گیگابایت از نوع DDR3 آن هم از خانواده ASUS باشد.وی مدل ATI ASUS 5450 1GB DDR3 را از مادربوردهای معروف گیمینگ نام برد که قیمتی حدود 100 هزار تومان دارد. نوع 1GB DDR5 این کارت گرافیک هم قیمتی حدود 145 هزار تومان دارد. در مورد صفحه نمایش هم این فعال بازار گفت، نمونههای صفحه عریض 19 اینچ بهترین گزینه هستند
رسانههای جدید؛ ظرفیتهای جدید
در دو دهه اخیر، وسایل و ابزارآلات ارتباطی، متأثر از تغییرات سریع تکنولوژیکی، متنوعتر و پرتعدادتر شدهاند. اگر در دهه 60 اجاره 24 ساعته ویدئو آنهم به شکل قاچاق، یک شب خاطرهانگیز را برای درصدی از خانوادهها و بویژه جوانان رقم میزد، امروز انواع وسایل الکترونیکی از ماهواره و شبکههای مختلف آن گرفته تا اینترنت و رایانهها قادر خواهند بود به نیازهای صوتی و تصویری آن بخشی از مردم که به هر دلیلی برنامههای رسانههای رسمی را دنبال نمیکنند، پاسخ دهند؛ نیازی که برآورده کردنش از راههای قانونی میسر نیست. یعنی طبق قوانین موجود فقط اقشار معدود و محدودی میتوانند با کسب مجوزهای لازم بر بام خانه یا محل کار خود دیش ماهواره نصب کنند یا به لحاظ قانونی هیچکس حق استفاده از فیلترشکن برای ورود به سایتهایی که به هر دلیلی فیلتر شدهاند، را ندارد. اما واقعیت چیست؟
پشت بامها گویای واقعیت ماهواره و جستجوی فیلتر شکن در اینترنت گویای تلاش برای دست یافتن به جدیدترین نسخههای فیلترشکن توسط بخشی از کاربران است. پیشنهاد نگارنده به هیچ وجه آزادسازی مطلق ماهواره یا حذف فیلترینگ از سایتهای فیلتر شده (بویژه سایتهای مستهجن که بدون تردید باید دسترسی به آنها ممکن نباشد) نیست. رسانههای جدید یک ظرفیت فوقالعاده محسوب میشوند؛ ظرفیتی برای دریافت، تولید و توزیع انبوه اطلاعات و محتوا. با روشهایی که اصطلاحاً «دور زدن» تلقی میشوند، لزوماً از دسترسی به اطلاعات و محتوایی که بر ضد سیاستها و هنجارهای مورد پذیرش قوانین رسمی کشور تولید میشود، محروم نمیشویم اما از قریب صد درصد ظرفیتی که برای تولید محتوای مورد نظرمان وجود دارد، محروم میشویم. به تجارب دوران ممنوعیت ویدئو و سپس آزادسازی آن رجوع کنیم.
حالا شاهد هستیم شبکه ویدئویی بخشی از نیازهای فرهنگی و هنری را پاسخ میدهد و هنرمندانمان مختص این شبکه فیلم و سریال و نمایش تولید میکنند. شاید بشود چارهای اندیشید.
*دبیر ششمین همایش روابط عمومی الکترونیک
مدیرمسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات
جهانی هوشمندتر
همه چیز دارد تغییر میکند و حتی با هم ادغام میشود. این اتفاق در واقع محصول دنیای مدرن امروز است که در آن دنیای واقعی با دنیای دیجیتال در حال نزدیک و همگرا شدن هستند تا به این ترتیب میزان بهرهوری افزایش پیدا کرده و البته مجموعهای از فرصتهای جدید پیش روی افراد قرار بگیرد.
اما هر کدام از این دنیاها چه چیزی را برای مردم منعکس میکنند؟ دنیای واقعی معمولا از نظر ما این است که میتوانیم همه چیز را در آن حس کنیم، در حالی که در دنیای دیجیتال همه چیز به صورت مجموعهای از اطلاعات در قالب نرمافزارها قرار گرفته و به شکل خودکار عمل میکنند. حالا در این دنیای ترکیبی اگر در دنیای واقعی دمای هوا با باز ماندن در اتاق کاهش پیدا کرده و سرد شود، در دنیای دیجیتالی و به کمک محصولات آن دمای هوا به صورت خودکار افزایش پیدا کرده و گرم میشود.
«دیوید گلرنتر» یک پروفسور علوم کامپیوتری که در این مورد کتاب «دنیای آیینهها» را نوشته، در این مورد گفته است: «شما به صفحه نمایشگر کامپیوترتان نگاه میکنید و میتوانید واقعیت را ببینید. شهری که در آن زندگی میکنید، مدرسه و محل کارتان را به صورت تصویری واضح و باکیفیت میبینید؛ انتزاعی اما قابل تشخیص.»
این گفتههای قدیمیدر حقیقت پیشبینی از دنیای هوشمند امروز است؛ دنیایی که هر روز با استفاده از تکنولوژیهای جدید مانند دوربینهای سبک دیجیتال، حسگرهای قوی، استانداردهای ارتباطی و مخابراتی و البته شبکههای اینترنت بی سیم گسترش پیدا کرده و بزرگتر میشود. این روند هیچ وقت به صورت یکدفعه و در یک بخش خاص اتفاق نمیافتد، بلکه به شکل همزمان در همه قسمتهای دنیای واقعی ما روی میدهد.
نرمافزار جالب تولید شده توسط شرکت Siemens شاید نمونه خوبی برای این جریان باشد. این نرمافزار نسخههای مجازی از کارخانهها را تهیه میکند تا به این ترتیب کار نظارت و مدیریت بر آنها را برای مدیران سادهتر کند. محققان دانشگاه MIT که از طریق حضور در دنیای مجازی Second Life در این مورد تحقیق میکنند، در این مورد میگویند: «چنین نرمافزارها و ابزارهایی مانند Google Earth و سرویس Street View این شرکت امکان عبور از مرز واقعیت را به کاربران خودشان میدهند.» با این اوصاف است که حضور حسگرهای پیشرفته که در بدن گاوها کار گذاشته میشوند تا مسیر هر حرکت آنها از بدو تولد تا کشتارگاه را تعقیب کنند، چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسد.
کاربردهای مختلف موبایلهای هوشمند
در میان دستگاهها و ابزارهای مختلف دیجیتال که این روزها تمام روزمرگی ما را در اختیار گرفتهاند، موبایلهای هوشمند؛ اما بیشترین سهم برای افزایش سرعت ادغام دنیای فیزیکی و واقعی ما با دنیای دیجیتال را در اختیار دارند. موبایلهای هوشمند حالا با حسگرهای متنوعی که دارند میتوانند هر چیزی از موقعیت مکانی کار تا نورهای متمرکز در جاهای مختلف را تشخیص میدهند. دسترسی به بسیاری از این اطلاعات به شبکه برمیگردد.
در حقیقت برنامههای کاربردی در موبایلهای هوشمند نسخه کوچک شدهای از سیستمهای هوشمندی هستند که به کاربران امکان انجام کارهای مختلف از تعقیب کردن دوستان تا کنترل لوازم و اسباب خانه را میدهند.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، موبایلهای هوشمند در واقع مستقیمترین راه ارتباط دنیای واقعی با دنیای مجازی هستند که این روزها در دست اغلب کاربران در سرتاسر جهان قرار دارند. به عنوان مثال کاربران این موبایلها میتوانند نرمافزاری به نام Layar را روی دستگاه خود دانلود کرده، دوربین گوشی خود را روشن کرده و بالاخره از قسمتی از خیابان عکاسی کنند. این نرمافزار به سرعت آن عکس را روی نمایشگر موبایل جای گذاری کرده و آن را با مجموعهای از اطلاعات مختلف مانند نام فروشگاههای آن خیابان یا حتی آمار مربوط به خانههای برای فروش گذاشته شده در آن، نمایش میدهد.
این امکان و دیگر خدمات مشابه در واقع همان چیزی هستند که «جان رابائی» یکی از دانشمندان علوم کامپیوتری در دانشگاه برکلی کالیفرنیا آن را «سیستمهای فناوری اطلاعات اجتماعی» یا SIS مینامد. این سیستمها این روزها آنقدر در زندگی روزمره افراد نفوذ کردهاند که به یکی از اجزای جداناپذیر زندگی آنها تبدیل شدهاند و درست به همین دلیل هم با سرعت زیادی در حال رشد هستند تا جایی که هر روز نوع جدید و متفاوتی از سرویسها روانه بازار میشود و اتفاقا سود قابل توجهی را هم از فروش خود نصیب تولید کنندهاش میکند.
این ابزارها در واقع برای انتقال و ارتباط حجم عظیم اطلاعاتی که هر روز یا حتی هر لحظه تولید میشوند، به کمک افراد میآیند و شاید به همین خاطر هم باشد که تا این اندازه از محبوبیت در میان کاربرانشان رسیدهاند. همه شرکتها در سرتاسر دنیا شبکههای دیتا سنتر خودشان را با هزاران سرور به یکدیگر متصل کردهاند تا به این ترتیب از تکنولوژی محبوب این روزها یعنی رایانش ابری (Cloud Computing) بهره ببرند. این تکنولوژی امکان ذخیره اطلاعات و سپس انتقال آن در میان بخشهای مختلف را فراهم میآورد. به عنوان مثال این کار به یک سیستم هوشمند امکان واکنش سریع به تغییرات آب و هوایی را میدهد.
اتفاق بزرگ بعدی
شرکتهای فعال در زمینه فناوری اطلاعات (IT) حالا سیستمهای هوشمند را به عنوان یک تحول بزرگ در روند کاری خودشان پذیرفتهاند و درست به همین دلیل هم آن را در اولویتهای کاری خودشان قرار دادهاند. نمونه بارز این اتفاق در شرکت IBM به دنبال تصمیم «سام پالمیسانو» مدیر این شرکت افتاده است. دو سال پیش این شرکت مجموعهای از فعالیتهایی را آغاز کرد که آن را «سیاره هوشمندتر» مینامید تا به این ترتیب اعلام کند که دنیای تکنولوژیهای دیجیتال حالا گسترش پیدا کرده و میتواند در بخشهای مختلفی مانند انرژی، حمل و نقل و حتی فعالیتهای شهری تاثیر چشمگیری داشته باشد. این موضوع شرکتهای دیگر را هم به تکاپو برای راهاندازی سیستمهای هوشمند واداشت.
شرکت Cisco که بزرگترین تولیدکننده محصولات شبکهای در جهان است، حالا در حال کار روی پروژهای به نام «هوشمند+ جوامع مرتبط» است. شرکت بزرگ HP هم که یکی از نامهای بزرگ در صنعت سختافزار جهان است، تصمیم دارد کار روی پروژه هوشمند جدیدی به نام «سیستم اعصاب مرکزی برای زمین» را آغاز کند. شرکت Siemens و رقیب قدیمیاش شرکت General Electric که بیشتر در زمینه تکنولوژیهای خانگی فعالیت میکنند، این روزها به همکاری برای طراحی سیستمهای هوشمند زیادی فکر میکنند که بتواند دانش آنها در صنایع خاص و تخصصی مانند بهداشت و درمان و تولید صنعتی را گسترش دهد. با این اوصاف است که موج جدید و رو به رشدی از طراحی و تولید سیستمهای هوشمند از سرویسها و خدمات گرفته تا دستگاهها و ابزارهای شخصی به راه افتاده است.
این روند حتی دولتها را هم با خودش همراه کرده است. بسیاری از کشورهای جهان بودجههای هنگفتی را برای طراحی و راهاندازی سیستمهای هوشمند و حتی پروژههای زیرساختی هوشمند تعیین کرده و صرف میکنند. این سیستمهای هوشمند میتوانند سیاستگذاریهای صنعتی یک کشور را متحول کنند. نمونه عینی این اتفاق در کشورهای عضو اتحادیه اروپا افتاده است. آنها در حال کار روی پروژهای هوشمند به نام «دستور جلسه دیجیتالی» هستند. برندگان احتمالی در این فضای رقابتی کشورهایی هستند که در زمینه تولید قدرت دارند و به این دلیل هم انتظار میرود کشورهای چین و آلمان در این زمینه پیشرو باشند.
در حقیقت بهکارگیری سیستمهای هوشمند به عقیده بسیاری از کارشناسان مسایل اقتصادی حتی میتواند صرفه اقتصادی خوبی را هم برای دولتها با خود داشته باشد. این روزها هزینههای زیادی برای ایجاد زیرساختهای فیزیکی مانند راه سازی و بهداشت و درمان میشود، در حالی که بهکارگیری سیستمهای هوشمند در این زمینه میتواند علاوه بر کاهش چشمگیر هزینهها، امکان بهرهگیری از یک سیستم یکپارچه و هوشمند با حداقل میزان خطا را فراهم بیاورد. کشور چین در این مورد نمونه خوبی است. این کشور در سالهای اخیر رشد بیسابقهای در زمینه صنعتی و اقتصادی داشته است. پیش بینی کارشناسان نشان میدهد که تا سال 2025 جمعیتی برابر 350 میلیون نفر از چینیها از روستاهای این کشور به شهرهای بزرگ آن مهاجرت میکنند و این به معنای نیاز به زیر ساختهای بیشتر و قویتر است. درست به همین دلیل هم چین سعی دارد با بهرهگیری بیشتر از تکنولوژیهای دیجیتالی و سیستمهای هوشمند، زیر ساختهای لازم برای آینده را تامین کند.
موانع تولید محصولات دیجیتالی در ایران
موانع تولید سخت افزارهای دیجیتالی در کشور چیست؟ چرا بسیاری از تولیدکنندگان داخلی عطای کار را به لقای آن بخشیدهاند و در عوض بازار در اختیار برندهای خارجی قرار گرفته است؟ چرا حتی راه حلهای میانی و نوگرایانهای مانند تولید محصول در خارج با برند ایرانی هم دیگر پاسخگو نیست.
چرا بسیاری از واردکنندگان چشم به کاهش تعرفهها دارند؟ چرا بسیاری از تولیدکنندگان، ایجاد یک بازار انحصاری (مانند خودرو) در کشور را مناسب میدانند؟
سوالاتی از این دست دلمشغولی امروزه بسیاری از فعالان صنعت دیجیتال در کشور است. بازاری که محصولات چینی در آن حکمفرمایی میکنند.
معضلات تولیدکنندگان داخلی
کارشناسان و تولیدکنندگان ایرانی مشکلات و موانع موجود بر سر راه تولید کالاهای حوزه سخت افزار کامپیوتر را به دو دسته موانع دولتی یا موانع اصلی و موانع حاشیهای تقسیم بندی میکنند که عدم توجه به معضلات اصلی مانند افزایش نرخ مواد اولیه که در داخل کشور تولید میشود ،نرخ بالای تسهیلات بانکی، افزایش هزینههای آب، گاز و... از جمله موانع اصلی یا دولتی است که در کنار آن موانع حاشیهای از جمله تغییرات تعرفهای و مواردی از این دست مشکلات را دوچندان میکند. کارشناسان معتقدند دولت باید با توجه به موارد اصلی تمام سعی خود را برای کاهش قیمت تمام شده کالاهای تولیدی کرده تا به این وسیله کالاهای ایرانی بتوانند با کالاهای چینی که با قیمتی پایین به کشور وارد میشوند رقابت کنند. اما مهمترین معضلی که تولیدکنندگان داخلی به آن اشاره میکنند مربوط به تهیه مواد اولیه با قیمت نامناسب است.
احمد علیپور، رییس هیات مدیره شرکت فراسو و مدیر عامل شرکت لاوان که محصولات فراسو را با برند ایرانی در خارج از کشور تولید میکند، با بیان این مطلب که فراسو تنها شرکتی است که محصولاتش حق ورود به کشور را ندارد، گفت: دولت باید به جای این سختگیریها به مشکلات اصلی بپردازد؛ چرا که با اعمال این قوانین دست و پا گیر تا بیست سال آینده شاهد حضور هیچ برند ایرانی در زمینه سخت افزار در حوزه کامپیوتر نخواهیم بود.
به گفته وی، دولت باید به مسائل و مشکلات اصلی تولیدکنندگان توجه کند و به جای موانع تعرفهای مقابل ورود برخی از کالاها، ریشهیابی کند که چرا باید یک تولیدکننده ایرانی برای تولید کالا در خارج از کشور سرمایهگذاری کند.
وی با اشاره به رشد قیمت پلاستیک که از مواد اولیه کارخانههای تولیدی مانند فراسو است، گفت: طی چند هفته اخیر قیمت ماده اولیهای به نام پلاستیک که در کشور تولید میشود، حدود سه تا چهار برابر افزایش یافته است.
این درحالی است که قیمت پلاستیک در چین یا در سایر کشورها طی سالهای اخیر تنها40 درصد افزایش یافته است. چرا دولت نباید روی این مساله حساسیت نشان دهد؟ به گفته علیپور، وقتی دولت روی چنین موضوعی کنترلی ندارد چگونه میتوان انتظار داشت روی هزینههای دیگر مانند بهای زمین و دستمزد و... توجه داشته باشد؟ اما محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان فناوری اطلاعات در مورد هزینههای جانبی نظر دیگری دارد. وی معتقد است که دستمزد کارگران چینی با کارگران ایرانی که حدود 400 تا 450 هزار تومان است، یکسان است.
هزینههای مواد اولیه نیز یکسان است، اما با این شرایط تولید در ایران 50 درصد گرانتر از چین صورت میگیرد. باید در مورد این مساله ریشهیابی کرد.
هزینههای جانبی تولید
یکی از عواملی که باعث شده است نه تنها تولیدکنندگان ایرانی، بلکه تولیدکنندگان مطرح در سطح جهان برای تولید کالاهایشان در چین و سایر کشورهای آسیایی سرمایهگذاری کنند هزینههای تولید پایین است که شامل حقوق کارگران، هزینه آب، برق و گاز، هزینه زمین، ساخت کارخانه و خرید ماشین آلات بوده است. مجموع این عوامل در کنار هم باعث میشوند تا قیمت تمام شده کالای تولیدی در کشوری مانند چین حدود 50 درصد کمتر از قیمت تمام شده در ایران باشد. به گفته محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان داخلی، ساخت یک کارخانه در شهرکهای صنعتی ایران هزینه ای حدود 50 درصد بیشتر از ساخت همان کارخانه در گرانقیمتترین منطقه کشور دارد. یک تولیدکننده داخلی باید پس از طی یک پروسه طولانی برای گرفتن مجوز تولید و احداث کارخانه، هزینههای زیادی صرف خرید زمین، مصالح ساختمانی، ماشین آلات و... کرده و در نهایت به دلیل قیمت تمام شده بالای کالایی که تولید کرده است نتواند با تولیدات چینی رقابت کند. ولی در کشوری مانند چین اینگونه نیست و دولت تمام این شرایط را برای واحد تولیدی فراهم میکند و تولیدکننده در یک فضای امن و راحت دست به تولید میزند.
احمد علیپور نیز به افزایش دستمزد کارگران که هر سال در اواخر اسفند ماه شاهد آن هستیم، اشاره کرد و گفت: در شرایطی که در کشور ما رایج است که هر سال حقوق کارگران در حدود 20 تا 25 درصد افزایش یابد، شاهدیم که در چین یا کشورهای آسیای جنوب شرقی طی 10 تا 15 سال اخیر افزایش دستمزدها بیشتر از 15 تا 20 درصد نبوده است.
با لحاظ کردن تنها این دو عامل که تاثیر زیادی در قیمت تمام شده دارد، تولیدکنندگان تصمیم میگیرند به سمت جایی بروند و سرمایهگذاری کنند که قیمت تمام شده کمتر شود. به گفته علیپور، در حال حاضر تولید در کشورهای آسیای شرقی 50 درصد ارزانتر از تولید در کشور ایران تمام میشود و این برای تولیدکنندگانی که همه هنرشان باید این باشد تا با کاهش قیمت تمام شده با محصولات چینی مقابله کنند بسیار اهمیت دارد.
شهرام شیر مست، رییس اتحادیه ماشینهای اداری و صنف رایانه نیز با تایید این نکته که هزینههای تولید در کشور بالا است، گفت: علاوه بر هزینههای تولید، ما با معضل هزینههای بالای حمل و نقل در کشور مواجه هستیم که باعث اعتراض تولیدکنندگان شده است. به گفته وی، در کشور ما هزینه حملونقل کالا از مثلا بندرعباس تا تهران 7 یا 8 میلیون تومان برای هر کانتینر است. اما کانتینرداران با چنین هزینهای حاضر به حمل بار نمیشوند و مبلغی حدود چهار تا پنج میلیون تومان به عنوان پشت بارنامه از صاحب کالا دریافت میکنند و با چنین هزینهای اجناس را به مقصد میرسانند.
این درحالی است که در سایر کشورها به ویژه کشور چین با چنان وسعتی، هزینههای حملونقل از هر نقطهای به مقصد یکسان است و الگوی مشخصی دارد.
مالیات، عوارض گمرکی و تسهیلات بانکی
کارشناسان معتقدند نرخ بالای تسهیلات بانکی، مالیاتهایی که تولیدکنندگان ناچارند پرداخت کنند، عوارض گمرکی از مشکلاتی است که تولیدکنندگان داخلی را با خود درگیر کرده است.
لیائی، مدیرکل صنایع، برق، الکترونیک و فناوری اطلاعات وزارت صنایع با بیان این مطلب که بیش از 80 درصد تولیدکنندگان با نرخ تسهیلات بانکی مشکل دارند، گفت: بانکها تسهیلات سرمایه در گردش، خرید مواد اولیه، خرید ماشین آلات و... را بهاندازهای که مورد نیاز تولیدکنندگان است در اختیارشان قرار نمیدهند و اگر بانکها بتوانند این تسهیلات را با نرخ مناسب در اختیار تولیدکنندگان بگذارند 80 تا 90 درصد مشکلات تولیدکنندگان ما رفع خواهد شد. به گفته وی سایر مشکلات نیز مربوط به مسائل بیمهای، تامین اجتماعی، مالیات و ... است.
محبی، رییس سندیکای تولیدکنندگان نیز در این باره گفت: یک تولیدکننده در کشورهای ترکیه، امارات، چین و... اگر بخواهد از تسهیلات بانکی استفاده کند این تسهیلات را با سود شش درصدی دریافت کرده و در عوض یک میلیون دلار اعتبار میگیرد. ولی در ایران این اعتبارات با سودی حدود 26 درصد به تولیدکنندگان اعطا میشود.
وی با اشاره به شرایط سخت دریافت مالیات تجمیع عوارض از تولیدکنندگان گفت: متاسفانه در کشور ما تولیدکنندگان ناچارند مالیات تجمیع عوارض را به موقع پرداخت کنند و در صورت دیرکرد برای تولیدکنندگان جریمه 5/2 درصدی در نظر گرفته شده است. هیچ حق اعتراضی هم وجود ندارد.
محبی در مورد تعرفههای گمرکی نیز گفت در حال حاضر افزایش تعرفهها کمکی به تولیدکنندگان نمیکند، چون این تعرفه اسمی است و حقیقی نیست و به این ترتیب یک فضای رقابتی سالم در بازار ما وجود ندارد.
شیر مست نیز با اشاره به این نکته که تاکنون دولت اقدام موثری برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی نکرده است، گفت: دولت میتواند با کاهش نرخ تسهیلات بانکی که اکنون برای بخش خدمات 24 درصد و برای بخش کامپیوتر 19 درصد است، کمک بزرگی به تولیدکنندگان داخلی باشد. زیرا چنین سود بالایی برای تسهیلات بانکی میتواند فساد برانگیز باشد.
چه باید کرد؟
بر اساس اعلام برخی از کارشناسان دولت تاکنون حمایت اصولی از تولیدکنندگان داخلی نکرده است و گروهی نیز معتقدند عدم توجه دولت به زیر ساختهای تولید و مشکلات تولیدکنندگان باعث شده است همگان تصور کنند تولید در داخل کشور سودی برای تولیدکننده ندارد و به همین دلیل است که شاهدیم برخی از تولیدکنندگان داخلی در خارج از کشور دست به تولید میزنند.
اما راه چاره چیست؟ تولیدکنندگان، کارشناسان و افرادی که دستی در تولید دارند معتقدند دولت باید از نهایت قدرت خود برای کاهش هزینههای تولید در داخل کشور استفاده کند.
شیر مست معتقد است، دولت باید برای حمایت از تولیدکننده داخلی هزینههای سربار را کاهش دهد و نظارت دقیقی بر کارخانههای فعال داشته باشد. به گفته وی برخی از شرکتها به اسم تولید از تسهیلات بانکها استفاده میکنند و از این تسهیلات در بخشهای دیگری مانند مسکن سرمایهگذاری میکنند. ولی تولیدکنندگان واقعی نمیتوانند از تسهیلات استفاده کنند.
وی افزود: طی سالهای گذشته با توجه به چنین معضلاتی تعداد شرکتهای تولید کننده از حدود چهل شرکت به دوازده یا سیزده شرکت رسیده است.
علیپور نیز میگوید، تجربه ثابت کرده است حمایتهای دولت که به افزایش تعرفه و... منتهی شده است چاره ساز نبوده است؛ چرا که جلوگیری از واردات و بالا بردن تعرفهها معلول هستند، ما باید به دنبال علت اصلی باشیم که دولت به آنها توجه نمیکند.
دولت باید تولید محصولات را در کشور رقابتی کند
وقتی دولت زمین را به راحتی در اختیار تولیدکننده نمیگذارد تا به این وسیله قیمت تمام شده کاهش یابد، چرا ما به دنبال تعرفه هستیم؟ دولت باید به مسائل اساسی مثل زمین، تسهیلات بانکی، برق، گاز، دستمزد کارگران، مواد اولیه و.... توجه کند تا به این وسیله قیمت تمام شده کاهش یابد.
اما محبی رییس سندیکای تولیدکنندگان معتقد است، نگاه یکسویه دولت به برخی از بخشهای صنعت مانند خودرو باعث شده است تا صنعتی مانند فناوری اطلاعات در کشور مهجور بماند. مجازاتهای سختگیرانه دولت برای تولید کنندگان که در صورت دیرکرد مالیات یا مالیات تجمیع عوارض اعمال میشود و... نیز از عوامل دیگری است که باعث شده است تولیدکننده انگیزه خود را برای تولید از دست بدهد.
توییتر: کلی پول در بانک داریم
با وجود رشد قابل توجه توییتر، این سایت وبلاگنویسی خرد هنوز هم درآمدساز نیست. اوان ویلیامز، (Evan Williams) بنیانگذار این شرکت که هماکنون سمت مدیرعاملی آن را به عهده دارد، بارها و بارها با اعتماد به نفس بسیار اعلام کرده که عدم درآمدسازی توییتر مسالهای را برای این شرکت ایجاد نمیکند.
ویلیامز قبل از توییتر چند شرکت دیگر را نیز تاسیس کرده که Blogger یکی از آنهاست که در نهایت به گوگل فروخته شد، اما درسی که وی از کل تجربیاتش گرفته، این است: “کاری را انجام دهید که جای آن در جهان خالی است،”.او میگوید: وقتی به من میگویند شکست خواهی خورد، تازه انگیزه پیدا میکنم. از آن زمانی که توییتر توانست توجه کاربران آنلاین را به خود جلب کند، عدهای به فکر این بودند که این سرویس چگونه درآمدزایی خواهد کرد. آنها معتقد بودند که اگر یک سرویس منبع درآمد نداشته باشد، دیر یا زود از بین خواهد رفت. درآغاز همه به فکر کسب درآمد توییتر از راه نمایش تبلیغات بودند، اما مدیران توییتر اعلام کردند قصد ندارند با نمایش تبلیغات موجب رنجش خاطر کاربران را فراهم کنند و به هیچ وجه حاضر به کسب درآمد از این راه نیستند. چند صباحی گذشت و توییتر موفق شد با بستن قرارداد با بینگ و گوگل برای نمایش توییتها در نتایج جستوجو، درآمد خوبی کسب کند، اما ظاهرا این درآمد کافی نبوده است.بعد از جذب 100 میلیون دلار سرمایه از جانب سرمایهگذاران در سپتامبر گذشته، ویلیامز هنوز هم در پی تعریف مدل درآمدسازی خاصی برای شرکتش نیست و میگوید که “بیشتر در پی ایجاد ارزش است”. بهطور مثال فهرست توییتر به کاربران امکان میدهد که آدرس دوستان خود را بهصورت خصوصی یا عمومی منتشر کنند. همچنین میتوانند نویسندههای مورد علاقهشان را برحسب موضوع فهرستبندی کنند و سپس این فهرستها را در اختیار دیگران قرار دهند تا آنها نیز به این نویسندگان دسترسی پیدا کنند. گفته میشود جک دورسی، آیزاک استون و اوان ویلیامز در سال 2006 میلادی با دو هدف اصلی اقدام به راهاندازی شبکه توییتر کردند:
1- ایجاد روش ارزانتر و آسانتر برای فرستادن پیامک به تعداد زیادی از افراد به منظور استفاده در تبلیغات، ارتباطات اجتماعی و در کنار آن تشویق به استفاده بیشتر از سرویس پیامک و در نتیجه درآمدزایی برای شرکتهای ارتباطاتی
2- استفاده از فرهنگ دنبال کردن دیوانهوار افراد معروف به منظور جلب توجه تبلیغاتچیهای هالیوودی
شاید همین دو دلیل است که باعث شده بنیانگذاران توییتر هنوز به فکر درآمدزایی برای این شرکت نیفتادهاند.
توییتر کلی پول در بانک دارد
حال اوان ویلیامز اعلام کرده که به رغم گزارشهایی مبنی بر افزایش سرمایهگذاری توییتر، این شرکت هیچ تصمیمی برای سرمایهگذاری ندارد. وی روز چهارشنبه گذشته در نشست وب 2 در حضور فعالان صنعت در سانفرانسیسکو اعلام کرد که توییتر کلی پول در بانک دارد. وی همچنین گفت که تلاشهای اولیه این شرکت برای درآمدزایی از طریق تبلیغات بیش از پیشبینیها جواب داده و درآمد بسیاری را برای این شرکت وبلاگنویسی خرد به ارمغان آورده است. این در حالی است که توییتر قبل از این گزارش داده بود که میخواهد با افزایش میزان سرمایهگذاری، ارزش آن را به 3 میلیارد دلار برساند. بر همین اساس DST Globe، شرکت سرمایهگذاری روسی در صنعت فناوری تمامی تلاش خود را کرد تا یکهتاز این سرمایهگذاری شود که این امر بیش از 100 میلیون دلار برای آن آب میخورد.گزارشهای تک کرانچ نیز حاکی است که چندین شرکت نیز برای سرمایهگذاری در توییتر اعلام آمادگی کردهاند، اما سخنگوی توییتر این گزارشها را شایعاتی بیش ندانسته است. گفتنی است که توییتر در سال گذشته 100 میلیون دلار سرمایهاش را افزایش داد و ارزش خود را از مرز یک میلیارد دلار گذراند.
توییتر به فیسبوک چشم دارد
اوان ویلیامز در این مراسم اعلام کرد که این شرکت در حال مذاکره با فیسبوک، شبکه اجتماعی شماره یک جهان است تا همکاری تنگاتنگی با هم داشته باشند. وی اظهار ناامیدی کرد که فیسبوک یکسری خدمات را ارایه میدهد که جای مانور برای توییتر ندارد. وی افزود: ما به دنبال راهی بودیم که با فیسبوک تعامل داشته باشیم، اما هر چقدر بیشتر دنبال آن میگردیم، کمتر آن را مییابیم.وی عنوان کرد که توییتر قصد دوستی با فیسبوک را دارد، اما این ستارههای محبوب اینترنتی امکان هیچ تعاملی را برای انجام کار مشترک ندارند. وی گفت: هدف ما این است که کاربرانمان را مجاب کنیم تجربه استفاده از توییتر بهتر از فیسبوک است، البته موقعیت آنها را درک میکنم، زیرا کاربران فیسبوک این شبکه اجتماعی را به عنوان یکی از داراییهای اساسیشان فرض میکنند.
آخرین آمار از توییتر
تعداد کاربران توییتر هماکنون 175 میلیون نفر گزارش شده است. پیشبینی میشود روزانه 370 هزار نفر کاربر جدید به تعداد مشترکان توییتر افزوده شود. تعداد کاربران توییتر تا پایان سال 2009، نزدیک به 58 میلیون نفر گزارش شده و انتظار میرود اگر تعداد مشترکان این میکروبلاگ به این شکل افزایش یابد توان رقابت با فیسبوک را داشته باشد.
بنویسیم اینترنت بخوانیم آینده
سرویس گزارش- شاید چند سالی است که از خودم بیاختیار این سوال را میپرسم. حواشی کارها، باعث شده که بیدلیل، دائم و پیدرپی در میان تمام سوالاتی که شاید برای تمام مهندسین این مرز و بوم پیش میآید، این یک سوال برایم دائمی باشد. ورود ابداعات جدید بشری، به کشورهایی که خود مبدع آن نبودهاند، اغلب باعث شده است که فرهنگ استفاده از آن با ورود محصول به کشور وارد نشده و استفاده از آن دچار چالشهایی بس عمیق در ساختار اخلاقی، اجتماعی و سیاسی جامعه شود و صد البته این امر برای پدیده نوظهور اینترنت آن هم با این همه حواشی، بعید به نظر نمیرسید.
واقعیت آن است که نگاه عمیق به کجایی ما در جهان، بیاغراق باعث خواهد شد که استفاده بهینه از ابزار پرتوانی به نام اینترنت سهلتر و قابل وصولتر شود.
1- اینترنت، چه بخواهیم و چه نخواهیم به عنوان یک پدیده نو در ایران نهادینه شده است. آمارها، اغراق شده باشند یا نه، نمایانگر آن است که رویکرد به استفاده از این پدیده سرعتی وصفناپذیر داشته است. باید بپذیریم که به عوض مخالفت دائم با آن، رویکردی مثبت بدان داشته و راهی پیدا کنیم تا حذف آن را در برنامه نداشته باشیم که حتما نخواهد شد. مشت بر سندان کوفتن است که کارشناسان پیشنهاد دهند و مدیران آوازهاش را جهانی کنند که با ابزارهای متفاوتی مانند محدود کردن سرعت اتصال، ایجاد اینترنت ملی، پدیدههای فیلترینگ و فایروالینگ یا محدودیتهای زیربناییتر که گفتنش در این مقال به صلاح نیست، این پدیده جهانی را کمرنگ یا خوش خیالانه حذفش کند.
2- اینترنت یک بستر ارتباطی است؛ محدودیت ندارد. جادهای دوطرفه است. جادهای دو طرفه که در آن، محدودیتی برای گذر وسایل و اطلاعات وجود ندارد. وجود ندارد که هیچ، روز به روز بر ایجاد گذرگاههای آن و عبورکنندگانش نیز افزوده میشود. دانش قطاری است که نمیایستد. دانش منتظر ما نمیماند. پس بیهوده، خود را سرگرم مقابله با امروز نکنیم. امروز به سرعت میگذرد و فردا، آنچنان در این فناوری متفاوت است که هرآنچه برای دیروز کردهایم پنبه میکند و فراموش میشود. باید فکری اساسی کرد. از اساس، نگاه به اینترنت نیاز به بازبینی دارد. جاده کشیده شده است، مسدود کردن آن به هر نحو، تنها هزینه مجدد کردن است. قوانین و رهگذران را باید آموخت آنچه باید و گرنه جاده برای هیچکس به تنهایی خطرآفرین نیست. هیچ جادهای به تنهایی کسی را نکشته است، رانندگان بیاحتیاط یا آنان که خبیثانه برای بیاحتیاطی میآیند، با جان مردم بازی میکنند. مسلم است که جاده را هیچگاه به علت خطای رانندگانش مسدود نمیکنند.
3- میگویند تیزترین چاقوهای جهان، چاقوی جراحان است. اما دشنه جانیان نیز به همان برندگی است پس هرچه برندهتر است، اولا مهمتر و در ثانی میتواند خطرناکتر باشد. از زاویهای دیگر، هرچه مهمتر است، خطرناکتر و برندهتر خواهد بود. این چاقوی تیز اینترنت که میتواند به سهولت جان بسیاری از انسانها را نجات دهد، به همان سهولت، چه بسا سادهتر، جان بسیاری را نیز میتواند بگیرد. بزرگان به دقت و درایت مشکل امروز ایران را نبود زیربنای محکم مفاهیم بدیل جامعهشناسانه و اخلاقگرایانه هماهنگ با دین و فرهنگ ما عنوان میکنند. این کسورات وحشتناک، خود را در پدیدههای نوین، شبیه اینترنت، به وضوح بیشتر نشان میدهد. باید بسیار اندیشید. راهکار آنچه میکنیم نیست اما نیاز بسیار زیادی وجود دارد که این پدیده را با دورنمایی چنین نظارهگر شویم.
4- خلاصه آنکه اینترنت، زیرساختی است که به طور اساسی باید آنچنان محکم و منظم کار کند که دیده نشود. روی آن، این خدمات ارایه شده در این زیرساخت است که دیده میشود. این خدمات ارایه شده است که روی این زیرساخت ارزیابی میشود، خوب و بد نشانگذاری میشود یا بودن و نبودنش رهگیری میشود. باید با تمام توان و قدرت، فاصله مثلث سهگانه، اینترنت به مثابه یک جاده، خدماتش به مثابه یک وسیله نقلیه و ایجادکنندگانش به مثابه رانندگانان مسیر را، از مصرفکنندگان اینترنت به مثابه مسافران جدا کرد. اگر روشن نیست، شاید این جمله روشنگرانه باشد: وقتی رانندهای بد میراند، او را عوض میکنند نه آنکه جاده را ببندند و نه آنکه ماشین را بسوزانند!!
این همه را گفتم تا زین پس اصل ماجرا را بازگو کنم.
ما به صورت وحشتناکی دچار ابزارها شدهایم. لااقل، من به عنوان فردی کوچک در این صنعت بیانتها که حدود و ثغور آن نیز چندان روشن نیست، به چشم خود دیدهام که مثلا در یکی دو سال اخیر نزدیک به 200 میلیارد تومان برای ایجاد ابزارها یا بهینهسازی آنها توسط دولت سرمایهگذاری شده است اما هیچ هزینه مشخصی برای سرویسهای روی آن و تعاریفی آنچنانی که در بالا ذکر شده، نشده است.
این اغراق نیست که ما دچار ابزارها شدهایم بلکه واقعیتی است که باید به آن به دقت توجه شود و بیهوده ناراحت، دلگیر و پاسخگو نشویم. آنچه هزینه شده است شاید به دیدگاهی، اساسا بسیار اندک هم باشد اما به هر حال از آنچه نیز تامین و راهاندازی شده به اندازه توانش هیچ استفادهای نمیشود. رویکردهای مثبتی مشاهده میشود. مثلا در سیستم بانکی کشور، گذر به بانکداری الکترونیکی سرعت بیشتر گرفته است اما به سهولت میتوان مشاهده کرد که تمامی بانکها، هزینهای که برای تجهیزات خود کردهاند چه مقدار بیش از هزینهای بوده که برای سرویسهای قابل ارایه روی این تجهیزات به انجام رسانیدهاند. نه آنکه فکر کنید که نگارنده اعتقاد به هزینه سربهسری تجهیزات نسبت به خدمات دارد، خیر، آنچه در این میان مشاهده میشود، نبود برنامه مدون برای ایجاد خدمات است. رویکردهای روشن و مثبت، به اندازهای هست که بتوان امیدوار بود اما این رویکرد نیاز مبرمی به تدوین برنامه مدون دارد.
ما دچار چالش جدی با جهان در زمینه محتویات هستیم. نبود زبان مشترک، که جهان به انگلیسی در اینترنت سخن میگوید و ما زبان زیبا و بیبدیل فارسی را همراه داریم، محتویات قابل استفاده در اینترنت را برایمان محدود کرده است. نمیتوان صورت مساله محدود بودن دانش زبان انگلیسی در ایران را محو و نمیتوان اینترنت را محدود به آنانی کرد که به این زبان کم و بیش مسلط هستند. استفاده بهینه از این ابزار، بدون شک در حال حاضر، به علت نبود محتویات مطلوب به زبان مادری، محدود به کسانی شده است که تسلطی هر چند اندک به زبان انگلیسی دارند. این امر نیاز به بازتعریف اساسی در تولید محتوا دارد و بیشک دولت در این امر وظیفه غیرقابل اجتنابی دارد.
ما دچار چالش جدی با جهان در زمینه سرویسهای قابل ارایه روی اینترنت هستیم. سرعت افزایش و گسترش سرویسهای قابل ارایه در اینترنت بسیار زیاد است. شاید کمتر کسی فکر میکرد با وجود سایتهای همه منظوره و سوپرمارکتی شبیه یاهو، دیگر پدیده جدیدی در این امر ظهور کند اما دیری نپایید که نبوغ بشری سایتهای اجتماعی همچون فیسبوک را پدید آورد که چالشهای اخلاقی در آن، لااقل صدای بسیاری را نهتنها در کشورمان که در گوشه گوشه جهان پدید آورده است. شاید کمتر کسی 10 سال پیش فکر میکرد که با وجود Mailing Listهای اینترنتی، نیاز به پدیده خدماتی دیگری وجود داشته باشد. اما ظهور پدیده وبلاگ تقریبا تا آنجا پیش رفته است که حتی زنده ماندن Mailing Listهای تخصصی را نیز تحتالشعاع قرار داده است. این در حالی است که گرچه سرویسهایی که در ایران روی اینترنت ارایه میشود، شاید نسبت به سالهای گذشته رشد خوبی داشته است اما اساسا دیدگاه ارایه خدمات همراه با غفلت بوده و خدمات در اینترنت را خلاصه در حاشیهای از آن قرار داده است. بازنگرش بر تعریف و مفهوم خدمت اینترنتی، هدف بزرگی است که باید لحظه به لحظه جدیتر به آن اندیشیده شود.
ما دچار چالش جدی با جهان در مقوله فیلترینگ شدهایم. اساسا تکلیف خود را با خوانندگان محترم روشن کنم که با مراجعه به اسناد رسمی موجود در همین اینترنتی که در مورد آن سخن میگوییم، فیلترینگ امری مختص ایران یا کشورهایی شبیه ایران نیست. بیخود آه و ناله و واسفا به خرج ندهیم که فیلترینگ چرا و به چه علت. اما ما دچار چالش جدی با مفهوم فیلترینگ و ارتباط با آن هستیم.
بزرگترین بلای پدیده آمده در زمینه فیلترینگی، برخورد سلیقهای با آن، بیتوجه بودن به فناوری از طرف کارشناسان مسوول آن، عدم دانش کافی بدنه کارشناسی که منجر به ارایه راهکارهای دمدستی به مدیران میشود و عدم احترام به شعور جمعی است. یک بار گفتهام که هیچگاه اداره پست را به خاطر آنکه فردی به هر علت، نامه خارج از استاندارد از آن پست میکند، نمیبندند یا فرآیندی را تعریف نمیکنند که تمامی نامهها قبل از رسیدن به مقصد خوانده شود. ایجاد یک کارگروه مشخص از صاحبنظران رشتههای غیرمهندسی، جامعهشناسان، روانشناسان، اخلاقگرایان و کلا صاحبنظران حوزه علوم انسانی برای بازتعریف مقوله فیلترینگ نیاز اساسی است. کارگروهی که نه در آن مهندسی وجود داشته باشد و نه سیاستمداری تا با توجه به مفاهیم متقن علوم انسانی مورد تایید تمامی سلایق مثبت کشوری، تعریفی از این عملیات بکنند.
محتویات فارسیزبان در اینترنت، سیاستزده شده و این بسیار خطرناک است. اما راهکار اصلی مقابله با آن فیلترینگ نیست و بدتر از آن، قطعا راهکار اجرایی آن کمرنگ کردن اینترنت هم نخواهد بود. راهکار اصلی آن تولید محتواهای دیگر قابل استفاده توسط کاربران عادی است. صادق باشیم؛ اگر کاربری عادی در سایت گوگل، کلمهای فارسی را جستجو کند، در پاسخها اکثرا با سایتهای سیاسی یا غیراخلاقی مواجه میشود. این امر به علت نبود محتوای دیگر است. ما، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، بدون اغراق هیچگونه سرمایهگذاری جدی در تولید محتویات عمومی به زبان فارسی نکردهایم.
آنچه اندکی هم هست، سلیقه بوده است و عشق آدمها که به خاطر دلشان چیزهایی را در اینترنت قرار دادهاند. سرمایهگذاری یعنی ایجاد یک خدمت با هدف زنده ماندن از طریق خود. لااقل بنده هیچ سایت Service Oriented جدی را نمیشناسم که با یک برنامه کسب و کار محتویات ایجاد کرده و از محل درآمد خود سودآوری داشته و گسترش یابد.
بدتر، وحشتناکتر و دردآورتر از مورد بالا آن است که محتویات زبان فارسی اینترنت، غیراخلاقی شده است. ایران، جامعهای اخلاقگرا و کاملا دینمدار است. ایرانی، بالذات و در فرهنگ نهادینه خود، نسل به نسل، اخلاقگرا بوده است. مفاهیم اخلاقی و دین پربرکت اسلام، در درونمایه نسل در نسل کشورمان نهادینه شده است.
از این رو است که بیاخلاقترین انسانهای موجود در فرهنگ ایرانی، در برخورد با مقولات غیراخلاقی، محکمتر از با اخلاقترین مردمان برخی دیگر از کشورها برخورد میکنند. درصد محتویات فارسی غیراخلاقی موجود در اینترنت، به نسبت کل محتویات موجود در این زبان، وضعیت وحشتناکی را به نمایش میگذارد. دلیل اصلی آن نیز سهلالوصول بودن آن است. اگر کسی بخواهد به عنوان مثال یک سایت تخصصی در هر زمینهای خاص راه بیاندازد، ایجاد محتویات آن بسیار پر هزینه خواهد بود. اما متاسفانه نوشتن یا قرار دادن محتویات غیراخلاقی بسیار بسیار آسان است. راهکار اصلی مواجه با این امر نیز باور کنیم، فیلترینگ نیست که باید فیلتر شود و مقابله. اما راهکار اصلی آن تولید محتوای اخلاقی است. تولید محتوا، تنها راه مقابله با محتوای غیرمطبوع خواهد بود. هیچ پدری به فرزندش نمیتواند فرمان دهد که هیچی نخورد که نیاز بدن انسان به خوردن است. اما اگر به او بگوید که نخور، هر آنچه دمدستش برسد میخورد و از بین میرود. این امر باعث شده که نسل جوان این مرز و بوم از بین برود و راهکاری جدی برای مقابله با آن نیز تعریف نشود.
شاید مهمترین نکته! باید فرهنگ استفاده از اینترنت را به کاربران آن آموخت. کاربران باید بدانند که با حضور اینترنت، مفهوم حریم شخصی دچار چالشهای جدی شده است. بسیاری از جوانان این مرز و بوم را میشناسیم که مفهوم حریم خصوصی را با مواجه با اینترنت از دست دادهاند. در شبکههای اجتماعی، ابتدا درد و دلها، عکسهای خصوصی و اطلاعات شخصی خود را مینویسند، به حساب آنکه این دفترچه یادداشتی خصوصی است.
پس از آن کم کم، محتویات آن را بین دوستان نزدیک خود به اشتراک میگذارند و این امر پس از مدتی از یادشان میرود و این فهرست روز به روز بزرگتر میشود بدون آنکه ایشان به یاد آورند که چه اطلاعات گرانقدری از شخصیترین عوالمشان را به اشتراک گذاردهاند. از آن بدتر، ساختار سلسله مراتبی شبکههای اجتماعی(و دیگر سایتهای محتوا محور) و توانمندیهای جدید موتورهای جستجو، باعث میشود که این اطلاعات از دوستی به فردی دیگر که دوستِ دوست ماست، منتقل شده یا در یک جستجوی ساده توسط یک فرد ناآشنا یافته شود و در چشم به هم زدن، شالودهای انسانی یک فرد ناآشنا به فناوری از بین رود.
ما برای فرهنگ استفاده از اینترنت، هیچ چیز به فرزندان و جوانان خود نیاموختیم و تنها به ایشان گفتیم که نکن و بکن. بزرگترین نکتهای که باید به جوانان کشور، در زمینه استفاده از اینترنت، آموخته شود، مفهوم حریم شخصی در این جامعه مجازی است.
کلام طولانی شد، خدا به خیر بگذراند. پدران ما، که خدایشان بیامرزد، به ما آموختند که فرهنگ ایرانی از یکسوی و دین پذیرفته شده ایرانیان از سوی دیگر، هرگز اجباری نبوده و ما به اختیار انتخابشان کردهایم. فرهنگ غنی ایرانی، مقابله و مواجه را هرگز بنا نداشته و ندارد. پس بیخود با این ابزار توانمند مقابله نکنیم.
باور کنیم که این اسب زیبای چموش، اگر رام شود، دلانگیزترین سواری عمرمان را به ما هدیه خواهد کرد.