هفت اصل برای برپایی راهکار هوشمندی تجاری با بودجه محدود
همکاران سیستم - برای اینکه به سازمان خود کمک کنید تا از اطلاعات خود بهتر استفاده کند، لازم نیست که حتماً یک «راهکار هوشمندی تجاری» با نرمافزارهای پیچیده و گرانقیمت بخرید که برپا کردن و کار با آن نیازمند استخدام کارشناسان، خرید وسایل جانبی برای ذخیره دادهها، و صرف زمان طولانی باشد. شما چه مدیر فناوری اطلاعات سازمان خود و چه یکی از مدیران امور مالی باشید که هم خواهان بهبود فرایند کسبوکار شرکت هستید و هم از سرمایهگذاری خود انتظار بازده زیاد دارید، میتوانید راهحلی با هزینه معقول برای ایجاد یک «راهکار هوشمندی تجاری» بیابید؛ سامانهای که نحوهی استفاده از اطلاعات، همفکری و تصمیمگیریهای درون شرکت را بهبود بخشد.
«دان موری» (Dan Murray)، نایبرئیس و مدیر بخش اطلاعات کارخانهی «بلاسترک»(Blastrac) ، یک شرکت جهانی با اندازه متوسط، به کمک همکارانش موفق شد با بودجهای محدود، یک سامانه اطلاعاتی بسیار سطح بالا فراهم کند. آنها توانستند مجموعهی از همگسیختهای از کاربرگها، پایگاههای دادهها، و گزارشهای ناهمساز را که از شش سامانه متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» به دست میآمد، به یک «داشبورد»(Dashboard) سازمانیافتهی مشترک و یک محیط گزارشدهی با بازدهی اقتصادی بسیار زیاد تبدیل کنند. طبق استعلامی که از مشاوران و فروشندگان «سامانههای اطلاعاتی» شده بود برپایی چنین سامانهای از 130 تا 580 هزار دلار هزینه برمیداشت و حدود 4 تا 6 ماه نیز طول میکشید، اما «دان» و همکارانش توانستند این سامانه را با کمتر از 40هزار دلار برپا کنند و در کمتر از چهار هفته شروع به گرفتن گزارش و اطلاعات از نمایندگیهای سراسر کشور کنند.
عوامل موفقیت «بلاسترک» در برپایی «راهکار هوشمندی تجاری» با بودجهی محدود چه بود؟ و چگونه میتوان این موفقیت را تکرار کرد؟ در این مقاله، به هفت اصل عمدهای که کارشناسان «بلاسترک» در تلاشهایشان رعایت کردند و اینکه چرا این تلاشها موفق از آب درآمد میپردازیم.
1- مشکل را به روشنی مشخص کنید ـ تیر در تاریکی نیندازید.
2- نیازها و مسائل مشخص کاربران را شناسایی کنید ـ مسائل آنها را حل کنید.
3- موضوعهای نهفته در پس دادهها را درک کنید ـ سامانه اطلاعاتی فقط یک نرمافزار نیست.
4- ابزار مناسب را انتخاب کنید ـ دنبال یک نرمافزار سریع، آسان، سبک و کمهزینه باشید.
5- آمادهی انعطاف و تغییر باشید ـ توجه داشته باشید که کاربران در اوایل خواهان تغییر خواهند بود.
6- از کارکنان موجود بهره بگیرید ـ راهحلهایی را که بدون کارکنان و یا مشاوران جدید امکانپذیر
نیست، کنار بگذارید.
7- از بالا هدایت کنید ـ از اقتدار و اختیارات مدیریتی خود بهره بگیرید
مشکل را به روشنی مشخص کنید ـ تیر در تاریکی نیندازید
«موری» و گروهش کار خود را با تعیین دقیق و روشن مشکل شروع کردند.
«بلاسترک» از یک شرکت مادر بزرگتر جدا شده بود و به عنوان یک شرکت مستقل به میدان آمده بود و عملاً هیچ «مدیریت سازمانی» (Back office)نداشت. آنچه آنها به واقع در اختیار داشتند شش سیستم متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» بود. هیچ سیستم گزارشدهی هماهنگی هم در کار نبود. ذخیره دادهها چندگانه بود و بنابراین سیستم گزارشدهی هم چندگانه بود؛ از دادههای مربوط به فروش گرفته تا سرمایهی در گردش، انبارداری، تحلیل خرید و امثال آن.
گروه اجرایی به این فکر افتاد که آنچه نیاز دارد یک پروژه تلفیق گسترده و جمعوجور کردن یک سیستم یکپارچه «برنامهریزی منابع سازمانی» است. اما نصب، برپایی و جمعوجور کردن یک سیستم یکپارچه «برنامهریزی منابع سازمانی» جدید، یکونیم میلیون دلار خرج برمیداشت و دو سال وقت میبرد، و این تازه غیر از آشفتگی گستردهای بود که در این مدت شرکت دچار آن میشد.
هنگامی که «موری» به سراغ مشکل اصلی رفت، متوجّه شد که به راحتی میتوان گفت: اطلاعات جاری و صحیحی که مدیران و کارکنان برای تصمیمگیریهای بینبخشی و سراسری به آن نیاز دارند، کمتر از حد مطلوب است. آنچه «بلاسترک» نیاز داشت، این بود که بتوان اطلاعات را به صورت همساز و متناسب در سراسر سازمان به اشتراک گذاشت. مدیران، بخش فروش، قسمت عملیات و امور مالی باید از لحاظ عملکرد و مقتضیات شرکت، اطلاعات هماهنگی داشته باشند. به سادگی معلوم بود که نیاز به شراکت در اطلاعات است و نه یک سیستم «برنامهریزی منابع سازمانی».
البته، مقتضیات جزئیتر نیز در کار بود. راهحل باید به گونهای میبود که هم شرکت استطاعت مالی آن را داشته باشد، هم به سرعت بتوان آن را بکار بست، و هم فارغ از اینکه «بلاسترک» با چندین نوع ارز کار میکند، بتوان دادهها را بطور هماهنگ ارائه کرد.
لازم به گفتن نیست که این یک چالش بزرگ بود. اما با مشخصکردن مشکل به صورت روشن، «موری» توانست مقتضیات و چشمانداز را بطور مناسب تعیین کند. با ترسیم روشن مقتضیات و چشمانداز، دیگر خطر چندانی از بابت دو مشکلی که بطور معمول در پروژههای «سامانههای اطلاعاتی کسبوکار» با آنها برخورد میکنیم، وجود نداشت: حل مشکلات نامربوط و تیر در تاریکی انداختن.
نیازها و مسائل کاربران را شناسایی کنید ـ مسائل آنها را حل کنید
شیوه قدیمی «بلاسترک» این بود که انبوهی از دادهها را از شش سیستم متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» استخراج کند و آن دادهها را به دهها کاربرگ نرمافزار «اکسل» انتقال دهد، در این نرمافزار با استفاده از دستوراتی دادهها را دستهبندی و تنظیم کند و با استفاده از قالبهای حاضر و آماده، جدولها یا فهرستهایی برای مصرف همه کاربران تهیه شود و از طریق ایمیل برای آنها ارسال گردد.
درست است که این کاربرگهای عظیم از جهاتی سودمند بودند اما متأسفانه کاربران را دچار مسائل بزرگی میکردند. کاربران نمیتوانستند به راحتی دادهها را درک کنند. اطلاعات درست و دقیق نبودـ اطلاعات استخراجی متنوع بود و کاربران هم در کار با کاربرگها مهارت نداشتند. بخصوص بخش اطلاعات فروش نمیتوانست با این قالب کار کند.
بنابراین، اولین کاری که «موری» انجام داد این بود که مشکل را بر اساس نوع کاربر تفکیک کرد. وی با گزارشدهی فروش شروع کرد و 15 تا 20 مصاحبه با مدیران اصلی قسمت فروش درباره اینکه چه چیزی در مجموعه گزارشهای موجود اشتباه است، انجام داد. یک مدیر فروش گفت تقریباً جزئیات کافی وجود ندارد و یک مدیر دیگر گفت بیش از اندازه جزئیات وجود دارد. به روشنی پیدا بود که برخی افراد میخواستند با ریزبینی بسیار زیاد به دادهها نگاه کنند، حال آنکه برخی دیگر فقط به نتایج فشرده و خلاصه بسنده میکردند. متأسفانه درخواستهایی با چنین تنوع را به سختی میتوان با کاربرگها تأمین کرد. اما «موری» دستکم طیف مسائل کاربران و نیازهای را که باید برآورده میساخت، شناسایی کرد.
او همچنین فرایند پدید آمدن اطلاعات را نیز مورد بررسی قرار داد. مجموعه کاربران سامانه اطلاعاتی، فقط گیرندگان گزارشها نبودند. لازم بود کاربران مسئول تهیهی گزارشها را نیز در نظر گرفت؛ که آنها نیز چالشهای خودشان را داشتند.
تقریباً هر هفته یک روز از وقت چندین نفر صرف تهیه گزارشها میشد. بطوریکه در مجموع، هر هفته بیش از بیست ساعت وقت صرف تولید گزارشهایی میشد که چندان هم مطلوب نبودند. بهعلاوه، تنوع و ناهماهنگی زیادی در سراسر گزارشها وجود داشت. «موری» و گروهش باید هم برای کاربران مصرفکننده اطلاعات و هم برای کاربران تولیدکننده اطلاعات، راهی سریعتر و آسانتر مییافتند.
موضوعهای نهفته در پس دادهها را درک کنید ـ سامانه اطلاعاتی فقط یک نرمافزار نیست
نکته مهم دیگر برای شرکت «بلاسترک» این بود که آنها دادهها و ساختارهای موجود را عمیقاً بفهمند. با چنین فهمی، آنها میتوانستند تشخیص دهند که در طرح یک راهحل با چه مسائل عمدهای روبرو هستند.
«موری» برای تعیین ساختار و منطق دادهها باید به گروه خودش اتکا میکرد. «موری» به دقت دادههایی را که از منظر یک کاربر تجاری مورد نیاز بود، بررسی کرد و سپس رابطه میان آن دادهها را تعیین کرد. وی برای دادهها یک ساختار طراحی کرد که مشتمل بود بر: «جدولهای مختصات»(Dimension Tables) -که دادههای آن آمادهی دستهبندی، جستجو، و ردیفشدن هستند و از این هفته به آن هفته تغییر محسوسی ندارند- و «جدولهای واقعیات» (Fact Tables) -که دادههای مربوط به اندازهها و دادههای حاصل از محاسبات در آن قرار میگیرند و از این هفته به آن هفته بطور محسوس تغییر میکنند- و یک «شمای ستارهای»(Star Schema) که تعامل دادههای موجود در جدولهای مختصات با جدولهای واقعیات را نشان میدهد.
داشبورد هفتگی حسابهای پرداختی
با داشبوردها بهتر و سریعتر میتوان روندها و الگوها را دید و فهمید
حاصل این طراحی، یک رشته «کاربرگهای چند بُعدی همخوان» یا جدولهایی بود که همه دادهها میتوانستند با آن هماهنگ شوند. این جدولها که رابطه بین آنها بسیار ریز و جزئی بود، جزئیات خیلی زیادی در اختیار میگذاشت که میتوانست پایههای راهحلی باشد برای سیستم گزارشدهی. «موری» و گروهش با وقتی که صرف تعیین ساختار دادهها و چگونگی پیوند دادهها کردند، دیگر نیازی نیست نگران تغییر متغیرها و ساختار دادهها باشند. به ندرت لازم میشود که آنها مجبور به تغییر آن شوند و در صورت لزوم میتوانند در عرض چند ساعت آن را بهروز کنند.
با پیشرفت پروژه و درآمدن آن از شکل اولیهاش، شکل واقعی کاربرگها تغییر کرد. در آغاز آنها متکی به «اکسل» بودند، اما سرانجام به «اکسس» تغییر یافتند و اکنون به یک سرور SQL رشد کردهاند. نکته اصلی این است که ابداً نیازی نبود ساختارهایی که «موری» تعریف کرد تغییر کند. «موری» توانست بدون اینکه در پایگاه دادههای شرکت بازنویسی عمدهای انجام دهد و یا از مشاوران سطح بالا و گرانقیمت خارج از شرکت یاری بطلبد، با این تغییرات هماهنگ شود.
در تمام قسمتها، فرایند کار به همان سر راستی بود که بازیابی معمول دادهها از سیستمهای «برنامه منابع انسانی»، بررسی جداول مختصات، افزودن واقعیات جدید، و ایجاد یک ساختار دادهای هماهنگ برای همه دادهها. از آنجایی که آنها دادهها را و به همان خوبی، پرسشهای نهایی کاربران را که باید پاسخ داده میشد، بررسی کرده بودند، توانستند ساختاری برای دادهها طراحی کنند که نیازهای اصلی کاربران را برآورده میساخت.
ابزار مناسب انتخاب کنید ـ دنبال یک نرمافزار سریع، آسان، سبک و کمهزینه باشید
«موری» یک رشته کاربرگهایی طراحی کرده بود که از لحاظ مختصات هماهنگ بودند و رونوشتی از یک پروژه بزرگ نگهداری دادهها بود. اما مسأله اصلی، پیدا کردن مجموعه ابزاری برای قرار گرفتن بر فراز این دادهها بود. تولیدکنندگان اطلاعات نیاز داشتند که نه فقط به جداول دادهها وصل باشند تا بتوانند به سرعت دیدگاههای درستی پیدا کنند، بلکه همچنین نیاز داشتند تا نتایج به دست آمده را به سادگی به اشتراک بگذارند بطوریکه مصرفکنندگان اطلاعات بتوانند دقیقاً اطلاعاتی را که میخواهند به دست آورند.
«موری» ابزاری برای تجسم بصری دادهها به کار گرفت.مصرفکنندگان اطلاعات برای دسترسی به اطلاعات هفتگی از نرمافزار داشبورد استفاده میکنند.
«بلاسترک» قادر بود به سرعت حدود 15 نوع گزارش تولید کند که تمام نیازهای تجاری شرکت را برآورده میساخت و همچنین قادر بود به سرعت به دادهها متصل شود. همه گزارشها هر هفته، همزمان با تولید شدن، بطور خودکار بههنگام هم میشوند.
فایدههای مستقیم این نرمافزار برای کاربران نهایی واضح بود. کاربران از آن پس قادر بودند در یک برنامه واحد که امکان دیدن خلاصه اطلاعات با جزئیات بینهایت را فراهم میساخت به هر سطحی از جزئیات که میخواستند، دسترسی داشته باشند.
بزرگترین مزیت این نرمافزار برای «بلاسترک» این بود که آنها را قادر ساخت تا یک راهحل واحد متکی بر یک رابطکاربری (Interface) ساده و آسان را به اجرا بگذارند. کاربران به جای اینکه مجبور باشند یاد بگیرند که چگونه از یک جدول محوری (Pivot Table) استفاده کنند، یا گزارشهایی را که توسط دیگران تولید شده کشف رمز کنند، میتوانند تنها با فشردن یک دگمه، ابعاد و سطح جزئیاتی را که مایلند ببینند، انتخاب کنند.
همچنین برای تولیدکنندگان اطلاعات، یکبار که ورکبوک تولید شد، قابل استفاده مجدد است و هر هفته بطور خودکار بههنگام میشود. حالا دیگر بههنگام شدن کامل بیش از 15 ورکبوک مربوط به فروش، حسابهای پرداختنی، امور مالی و دیگر بخشها، در هفته تنها یک ساعت وقت میبرد، و آن چند روزی که بطور هفتگی در فرایند قبلی صرف این کار میشد، صرفهجویی میگردد. افزون بر این، اگر چیزی غیرعادی در جریان کسبوکار رخ دهد (نظیر یک فروش هنگفت استثنایی)، تولیدکنندگان اطلاعات میتوانند به سرعت این حالت غیرمتعارف را ببینند و شرحی بر دادهها بنویسند و مانع از طرح انبوهی از سؤالات در واکنش به این واقعه شوند.
آمادهی انعطاف و تغییر باشید ـ توجه داشته باشید که کاربران در اوایل خواهان تغییر خواهند بود
«موری» میدانست ورکبوکها و گزارشهای اولیه به هر شکلی هم که باشند باز کاربران درخواست گزارشها و نمودارهای دیگری را نیز میکنند. از آنجایی که آنها ساختارهای دادهای خود را طوری ساختند که جامع باشد و از آنجایی که ابزارهای گزارشدهی سریع و منعطفی را به خدمت گرفتند، «موری» قادر بود به سرعت درخواستهای کاربران برای تعدیل و ارتقاء گزارشها را در عرض چند ساعت پس از رسیدن درخواست، اجابت کند.
«بلاسترک» اکنون فقط با پنج نفر، گزارشهای موردنیاز را برای 50 مصرفکنندهی پراکنده در سراسر جهان تولید میکند. «بلاسترک» برای هر قسمت از فعالیت تجاری خود، کافی بود تنها یک ورکبوک بسازد، نه اینکه اسیر تعدیلات و سفارشسازیهای بیپایان شود. هر کاربری میتواند در صورت نیاز دستهبندی خاص خود را بکند و تغییرات مورد نظر خود را بدهد. کاربران میتوانند به جای آنکه هر هفته ساعتها وقت صرف انجام درخواستهای تعدیل و سفارشیسازی کنند، این کار را یک بار و در عرض چند دقیقه انجام دهند.
از کارکنان موجود بهره بگیرید ـ راهحلهایی را که بدون کارکنان و یا مشاوران جدید امکانپذیر نیست، کنار بگذارید
در آغاز، فروشندگان سامانههای اطلاعاتی کسبوکار، به «موری» گفتند ماهها وقت و کمکهای حرفهای زیادی نیاز است تا او بتواند به راهحلی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات هماهنگ در قالبی آسانفهم دست یابد. اما «موری» نخستین نتایج خود را در عرض سه روز گرفت و ظرف چهار هفته به یک راهحل تمام عیار دست یافت. او این کار را با تکیه بر کارکنان موجود و کمترین پشتیبانی از جانب فروشندگان انجام داد.
یک موضوع مهمی که «بلاسترک» با آن روبرو بود، مسأله پاک کردن دادهها و ساختار بخشیدن به دادهها بطور متناسب بود. از آنجایی که گروه «بلاسترک» اهداف تجاری دادهها را میدانست، توانست یک پایگاه دادهها را به سرعت و به شکلی که در خدمت نیازهای اطلاعاتی کاربران نهایی باشد، برپا کند.
اعضای گروه اصلی عبارت بودند از: «الین هیلیر»، مدیر گزارشدهی مالی جهانی، «برایان دونی» کنترلکننده در ایالات متحده، و «گایلون گارستون» حسابدار هزینهها. همه این افراد برای بهبود کیفیت و صحت دادههایی که به سیستم معاملات آمریکای شمالی «بلاسترک» وارد میشد کار کردند.
«مارسل بوزبوم» مدیر فناوری اطلاعات شرکت در اروپا، توانست طرح مبنایی را که در ایالات متحده ایجاد شده بود بگیرد و آن را با پنج سیستم مختلف معاملات در اروپا منطبق سازد. مهارتهای «بوزبوم» در برنامهنویسی SQL این مکان را فراهم آورد که علیرغم چالشهای چشمگیر در زمینهی زبان و مسألهی دقت در ترجمه، سیستم جدید در بخش اروپایی «بلاسترک» به سرعت و در کمتر از پنج روز برپا کند.
سرانجام هنگامی که «بلاسترک» آماده بود تا پایگاه دادههای MS SQL خود را با بالاترین کیفیت برپا کند، شرکت «اینترورکس» که در شهر «استیلواتر» ایالت اوکلاهما قرار دارد، به سرعت طرح زیربنایی و نقشهی «استخراج، انتقال، و بارگذاری»(ETL Logic) دادهها را تهیه و ارائه کرد.
از بالا هدایت کنید ـ از اقتدار و اختیارات مدیریتی خود بهره بگیرید
«موری» کسبوکار «بلاسترک» را کاملاً میفهمد؛ آن هم نه فقط از منظر فناوری اطلاعات. به همین خاطر، توانایی او در فهمیدن سریع نیازهای کاربر نهایی بر شالودهای از درک عمیق او از کسبوکار و روابط استوار است. به علاوه، تیم مدیریتی «بلاسترک» میدانست مشکلی که در حال حل کردن آن بودند حائز اهمیت بود. و آنها برای این راه حل ارزش قائل بودند؛ بخصوص از وقتی که معلوم شد بودجهای اندک میخواهد و به سرعت انجامپذیر است.
همه این کارها چند ماه وقت نگرفت؛ عملاً چند هفته بود. او از اینکه 500 هزار دلار خرج کند و کارشناسانی از بیرون شرکت بیایند و یک زیرساخت جدید برای دادهها بسازند، خودداری ورزید.
داشبورد هفتگی حسابهای دریافتنی
تولیدکنندگان اطلاعات میتوانند به سادگی ار عهده درخواستهی ویژه برآیند،از آنجایی که ایجاد نمودارها به سرعت و یکپارچه صورت میگیرد
از نظر مدیریت ارشد سازمان و کاربران نهایی، «موری» و گروهش، قهرمان هستند. اقتدار و اعتبار «موری» و همچنین اختیارت اجرایی وی، عامل اصلی در دستیابی وی به این نتایج درخشان بود.
گام بعدی «موری» و گروهش چیست؟ آنها در حال ارتقاء سیستم خود و استفاده از امکانات تحت وب هستند که یک راهحل اینترنتی است و به افراد امکان میدهد تا گزارشها و اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق اینترنت ببینند.
توضیح
شما می توانید برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه داشبوردهای سازمانی و راهکارهای گزارش گیری و تحلیل اطلاعات به نشانی اینترنتی زیر مراجعه کنید:
http://sgbi.systemgroup.net
یادداشت
1. Dashbord: داشبورد مجموعهای از نمودارها و جداول و گزارشهای اطلاعاتی است که به شکلی ساده و بدون نیاز به نرمافزارهای مختلف در اختیار مدیر گذاشته میشود و مدیر میتواند با نگاهی به این مجموعه از وضعیت شرکت یا واحد تحت مسئولیت خود مطلع شود؛ همانطور که یک راننده با نگاهی به علائم و نشانههای روی داشبورد اتومبیل از وضعیت بنزین، روغن، دمای آب، سرعت، شتاب و... مطلع میشود- م.
2. Dimension Tables : در بحث نگهداری و پردازش داده، جدولهای مختصات، جدولهای ضمیمهی جدولهای واقعیات هستند و مختصات دادههای موجود در جدول واقعیات را نشان میدهند، بطور مثال اگر در جدول واقعیات فروش، نام یک فروشگاه به عنوان یک داده آمده باشد، این داده میتواند به یک جدول مختصات مربوط شود و در آن جدول، مختصات آن فروشگاه نظیر شماره شناسایی، محل استقرار، درجهی کیفیت و... درج شود. م.
3. Fact Tables : در بحث نگهداری و پردازش داده، جدولهای واقعیات، جدولهایی حاوی دادههای مشخص نظیر اندازه و مقیاس و... هستند، بطور مثال در جدول واقعیات فروش، دادههایی همچون تاریخ فروش، فروشگاه، کالای فروش رفته و... میتواند وجود داشته باشد. م.
4. Star Schema : در بحث نگهداری و پردازش داده، شمای ستارهای، یکی از انواع طرحهایی است که رابطه جدولهای واقعیات را با جدولهای مختصات مربوط به آن نشان میدهد. شمای ستارهای از سادهترین طرحهاست که معمولا شامل یک یا چند جدول واقعیات به همراه چندین جدول مختصات میشود. م.
5. SQL : یک زبان کامپیوتری برای کار با دادههای موجود در پایگاههای دادهها.
6. ETL Logic: Extracting, Transformation and Loading