SAP در برابر اوراکل تعظیم میکند؟
جنگ بر سر نقض قوانین کپیرایت در سالهای اخیر به یکی از جنجالیترین مسائل دنیای تکنولوژی و فعالان آن تبدیل شده است.
در واقع این روزها شنیدن اخبار مختلف و برگزاری دادگاهها در این زمینه دیگر چندان تازگی ندارد. در این میان اما وقتی این جنگ بین دو شرکت بزرگ آن هم در یک حوزه رقابتی مانند نرمافزار باشد، موضوع کمی فرق میکند و حتی میتواند بازار جهانی نرمافزار را هم تحت تاثیر خودش قرار بدهد.
درست به همین دلیل هم هست که در روزهای اخیر خبر مربوط به برگزاری آخرین دادگاه دو شرکت Oracle و SAP به یکی از پربینندهترین اخبار حوزه تکنولوژی تبدیل شده است.
این دادرسی که بیش از دو سال طول کشیده است، حالا به نفع شرکت Oracle و با حکم پرداخت غرامت سنگینی از طرف SAP به پایان رسیده است.
روز سه شنبه هفته گذشته دادگاه فدرال اوکلند بابت نقض قوانین کپی رایت، SAP را به پرداخت 3/1 میلیارد دلار جریمه به Oracle محکوم کرد؛ جریمهای سنگین که گویا بیشترین مبلغ جریمه بابت نقض کپی رایت نرمافزار تا حالا بوده است و به این دلیل تعجب بسیاری از حقوقدانان و کارشناسان را برانگیخته است.
ریشه اختلاف
در واقع همه این درگیریهای قانونی مربوط به انجام یک خرید از طرف شرکت SAP بوده است. این شرکت در سال 2005 شرکتی به نام TomorrowNow را خرید تا علاوه بر سود بیشتر، بخشی از مشتریان رقیب خود یعنی شرکت Oracle را به خودش جذب کند.
شرکت TomorrowNow در واقع یک شرکت ارائه کننده خدمات پشتیبانی نرمافزار است که زمانی کار پشتیبانی بعضی از محصولات شرکت Oracle را انجام میداد. SAP با خرید این شرکت قصد داشت به نوعی بعضی از مشتریان شرکت رقیب را برباید، در حالی که شاید فکرش را هم نمیکرد زمانی مجبور باشد غرامت سنگینی برای این کار بپردازد.
به این ترتیب شرکت Oracle در ماه مه سال 2007 اولین شکایتش از SAP را به دادگاه فدرال برد. در واقع Oracle از SAP به دلیل دانلود غیرقانونی نرمافزارش توسط شرکت TomorrowNow شکایت کرد. این شکایت اما در دادگاههای مختلف بررسی شده و حالا به یک دادرسی حساس و طولانی تبدیل شده است تا در نهایت در دادگاه آخر به نفع شرکت Oracle تمام شود.
جریمهای سنگین در حوزه نرمافزار
جنجالیترین جنگ قانونی بین دو غول نرمافزاری جهان روز سه شنبه گذشته با یک رای عجیب پایان گرفت. این رای شرکت SAP را به پرداخت سنگینترین جریمه نقدی در زمینه نقض قوانین کپی رایت در حوزه نرمافزار محکوم کرد. این جریمه 3/1 میلیارد دلاری بعد از یک روز تعویق برای شور، به تایید هشت قاضی حاضر در این دادگاه رسید و در واقع این دو شرکت آخرین دفاع و عرایض خودشان را در روز دوشنبه گذشته انجام دادند.
در نهایت اما «سافرا کاتز» یکی از روسای شرکت Oracle در مورد این رای گفت: «این جریمه بزرگترین جریمه نقدی در این حوزه است». سخنگوی SAP اما از این رای ناراضی است و این تصمیم را نا امیدکننده میداند. او در این مورد گفته است: «در صورت لزوم ما برای این رای درخواست تجدید نظر و فرجام خواهی میکنیم».
این جریمه سنگین در واقع بعد از جریمه 67/1 میلیارد دلاری که سال گذشته میلادی در دادگاه دیگری در زمینه نقض قوانین کپی رایت در حوزه نرمافزار صادر شده بود، بیشترین مبلغ جریمه در این حوزه است. شرکت Abbott Laboratorieds که شرکتی فعال در زمینه دیتابیس است در سال 2009 به دلیل نقض قوانین کپیرایت در حوزه نرمافزار به پرداخت جریمه 67/1 میلیارد دلاری محکوم شد و در مقابل این شرکت درخواست تجدید نظر و فرجام خواهی کرد.
«کلبی اسپرینگر» یکی از وکلای متخصص در پروندههای حقوق معنوی معتقد است که این جریمه واقعا تعجب برانگیز است. او میگوید: «چنین جریمهای در دوره کاری من بیسابقه بوده است و این مبلغ نجومی تنها میتواند نتیجه یک دادرسی اشتباه باشد».
این در حالی است که این جریمه بعد از یک دادرسی چهار هفتهای برای محاسبه مبلغ جریمه تعیین شده و در واقع نقطه پایانی برای شکایتی است که شرکت Oracle از سال 2007 آن را پیگیری میکند تا در نهایت SAP را مجبور به متوقف کردن فعالیت تجاری شرکت زیر مجموعه خودش؛ یعنی شرکت TomorrowNow کند.SAP مسوولیت عملکرد TomorrowNow را پذیرفته و در نهایت مشخص شده است که این شرکت 120 مورد تخلف از قوانین کپیرایت و مالکیت معنوی را انجام داده است. این دادرسی طولانی آنقدر برای این شرکتها به خصوص Oracle اهمیت داشته است که باعث حضور مسوولان بزرگ این شرکت مانند «لری الیسون» مدیرعامل آن و «بیل مک در موت» یکی از روسای شرکت SAP شده است.
سخنگوی SAP اما همچنان امیدوار است و میگوید: «این حکم میتواند نتیجه تاسف باری برای یک دادرسی طولانی و تاخیری باشد، اما ما هنوز امیدواریم تا بتوانیم این موضوع را به شکل بهتر و مناسبی حل کنیم».
جالب است بدانید که لری الیسون مدیر عامل Oracle حتی انتظار جریمه سنگینتری را هم داشته و قبلا گفته است که SAP باید 4 میلیارد دلار جریمه بپردازد! «پاول مایر» کارشناس آسیبهای شرکت Oracle هم اعلام کرده بود که بر اساس محاسبات او SAP باید به پرداخت جریمه 7/1 میلیارد دلاری محکوم میشد.
این در حالی است که «استفان کلارک» کارشناس آسیبهای شرکت SAP قبلا گفته بود که مبلغ این جریمه نباید از 6/40 میلیون دلار بیشتر باشد.
این کارشناسان اما دستمزدهای قابل توجهی هم بابت محاسبه این مبلغ دریافت کردهاند. استفان کلارک برای این کار 14 میلیون دلار از شرکت SAP گرفته است؛ در حالی که دستمزد پاول مایر برای این کار 10 میلیون دلار کمتر و برابر 4 میلیون دلار بوده است.
عذرخواهی رسمی SAP
برخی از کارشناسان معتقدند که برخورد شرکت Oracle با این موضوع کمی خصمانه بوده است، در حالی که مقامات شرکت SAP این اتهام را پذیرفته و حتی به خاطر آن بهطور رسمی هم عذرخواهی کردهاند. ماجرای این عذرخواهی به یکی از دادگاههایی که برای رسیدگی به این پرونده برگزار شده بود، برمیگردد. در این دادگاه «دیوید بوئیس» وکیل شرکت Oracle که در مقابل «بیل مک درموت» یکی از روسای شرکت SAP قرار گرفته بود، ناگهان گفت: «آیا شرکت SAP تا حالا در طول دادگاههای برگزار شده به خاطر این کار غیرقانونی از Oracle عذرخواهی کرده است؟ آیا شما میخواهید حالا این کار را انجام بدهید!؟» مک درموت در مقابل تنها گفت: «من از Oracle عذرخواهی میکنم!»
این عذرخواهی از نظر بعضی از کارشناسان امور مدیریتی اتفاق بسیار ناخوشایندی برای یک شرکت بزرگ و معتبر مانند SAP است و میتواند تاثیر چشمگیری بر بازار و کاربران و مشتریان آن داشته باشد. با این همه اما این عذرخواهی هیچ تاثیری بر خشم مقامات Oracle و شکایت آنها نداشت.
آسیبهای احتمالی
در حالی که بسیاری از کارشناسان این روزها به مبلغ این جریمه سنگین و تصمیمگیریهای آینده این دو شرکت بزرگ برای مواجهه با این مشکل میاندیشند، حالا بعضی دیگر از کارشناسان به تاثیری که این اتفاق بر بازار جهانی نرمافزار و مشتریان این دو شرکت میگذارد فکر میکنند.
این در حالی است که نمیتوان مبلغی را که هر دو شرکت برای برنده شدن در این دادگاهها هزینه کردهاند، نادیده گرفت. آمار نشان میدهد حجم داراییهای شرکت SAP تا پایان ماه سپتامبر گذشته برابر 86/3 میلیارد دلار بوده است که این میزان نسبت به سال گذشته میلادی کاهش قابل توجهی داشته است.
قدرتمندترین گوشیهای هوشمند بازار ایران
هفته گذشته در همین صفحه گزارشی منتشر شد از بهترین فناوریهای سال 2010 که مجله پی سی مگزین آن را منتشر کرده بود.
نکته جالب در آن گزارش همهگیر شدن گوشیهای هوشمند و سیستم عامل های موبایلی از یک سو و تپلت پی سیهایی همچون آی پد اپل و گالکسی تب سامسونگ از سوی دیگر بود. آنچه که این نشریه معتبر منتشر کرده بود گواه بر محبوبیت گوشیهای هوشمند در بین کاربران امروز فناوری بود.
گوشیهایی که همهگیر شدن استفاده از آنها از اولین نسخه آی فون آغاز و بعدها و در فاصله اندکی تمامی تولیدکنندگان تلفن همراه را برآن داشت که جنگ مگاپیکسلها و حافظهها به پایان رسیده و آینده در بازار پرپتانسیل تلفن همراه از آن تولیدکنندگانی است که بتوانند این بار رایانه را در جیب و دستان کاربران قرار دهند.
دنیای تولیدکنندگان تلفن همراه جهانی بر خلاف تولیدکنندگان داخلی که بعد از پنجسال هنوز نتوانسته اند تعداد مدلهای تولیدی خود را به تعداد انگشتان دو دست و تیراژشان را با این همه حمایتهای دولتی به 500 هزار نسخه برسانند تفاوتی از زمین تا آسمان دارد. دنیای آنها هر 48 ساعت یکبار به طور کامل ریست (راه اندازی مجدد) میشود. سیستم عاملهایشان هر چهار ماه یکبار نسخههای جدیدتری به تن میکنند و تیراژ فروش جهانی شان گاهی اوقات در یک مدل و تنها در یک فصل بالغ بر 20 میلیون نسخه میرسد. شاید بهروز بودن، پشتکار داشتن و پذیرش بی چون و چرای شرایط رقابتی باعث شده باشد تا قهرمان این بازار گسترده هم اکنون بالغ بر یک میلیارد و 700 میلیون گوشی در دستان کاربران داشته باشد.
به هر حال این روزها بازار تلفن همراه انقلابی جدید را تجربه میکند. انقلابی هوشمند که کاربران را به سمت خرید گوشیهای نسبتا گران قیمتی سوق داده است.
آیفون همچنان باهوشتر
بــــرخـلاف برنــدهای مطرح جهانی اما به نظر میرسـد که بازار گوشیهای هوشمند بیشتر تحت تــاثیر محـــصولات اپل آمریکایی باشد. این شرکت هماکنون توانسته است با چهار مدل از گوشیهای آیفون خود بازار را تحت تاثیر خود قرار دهد.
نسخه چهارم گوشی آیفون هماکنون در بازار تهران تا قیمت یک میلیون و صد و سی هزار تومان به فروش میرسد. البته این نسخه بدون قفل این شرکت است که به راحتی قابلیت به روز رسانی و نصب نرمافزار را برای کاربران ایرانی فراهم آورده است.
از محاسن این گوشی میتوان به حافظه 16 یا 32 گیگابایتی، دوربین دوم برای تماسهای تصویری، صفحه نمایش ضد خش لمسی و خازنی و پردازنده یک گیگاهرتزی نام برد. البته استفاده از این گوشی عموما در کشورهایی مانند ایران که در سرعت و دسترسی به اینترنت محدودیتهایی وجود دارد، شاید کاربردهای واقعی خودش را نداشته باشد اما به هر حال این گوشی همچنان طرفداران خاص خود را دارد.
پیر ناشناخته هوشمند
بعد از برند اپل شاید بتوان باهوشترهای دیگر را بیشتر به برند اچتیسی نسبت داد. برندی که از دیرباز و حتی پیش از اپل به ساخت گوشیهای هوشمند برای آی میت و گوشیهایی با برند اصلی خود مشغول بود، اما نتوانست از پروپاگاندای آمریکایی اپل جان سالم به در ببرد و جایگاه سابقه خود را به این برند آمریکایی واگذار کرد.
شرکت تایوانی که اولین به کارگیرنده ویندوز موبایل روی گوشیهای تلفن همراه بود، اما این روزها تغییر رویه داده و بیشتر خاطرخواه آندروید شده است. سیستم عاملی که به نظر میرسد در چند سال آینده نامش را بیشتر در بازار تلفن همراه خواهیم شنید، بهطوری که هم اکنون نیز شاخ و شانه کشیدن قاتلان آیفون نسبت به مزایای این سیستم عامل در مقابل iOS بیشتر شده است و به نظر میرسد برخی از مدیران اپل آمریکایی را نیز زیر زیرکی دلباخته خود کرده است.
گوشی Legend اچ تی سی که چند ماهی است روانه بازار تلفن همراه شده، توانسته با استقبال بالایی از سوی مشتریان این برند روبهرو شود.
گوشی Legend هم اکنون با قیمت نزدیک به 520هزار تومان در اختیار مشتریان قرار میگیرد. صفحه نمایش با کیفیت AMOLED و ظاهر شیک این گوشی از جمله دلایلی است که باعث شده تا مشتریان زیادی برای خرید این گوشی به بازار تلفن همراه مراجعه کنند. این گوشی 126 گرمی که در ابعاد 112 در 5/11 در 3/56 میلیمتری ساخته شده دارای صفحه نمایش مولتی تاچ لمسی 2/3 اینچی AMOLED، دوربین عکاسی و فیلمبرداری پنج مگاپیکسلی همراه با قابلیت تشخیص چهره است.
گوشی Legend اچ تی سی که از ماه فوریه سال 2010 میلادی روانه بازار شده دارای سیستم عامل آندروید، مرورگر آفیس و جک صوتی 5/3 میلیمتری است. حافظه داخلی این مدل اچ تی سی توسط مموری کارت microSD تا 32 گیگابایت ارتقا مییابد. گوشی HD2 اچ تی سی نیز دیگر پرفروش باهوش این برند در بازار است که قیمتی نزدیک به 600هزار تومان دارد. صفحه نمایش tft لمسی با قابلیت نمایش 65 هزار رنگ، دوربین عکاسی و فیلمبرداری پنج مگاپیکسلی، ارتقای حافظه داخلی توسط مموری کارت میکرو SD و سیستم عامل ویندوز موبایل 5/6 از مشخصات فنی گوشی HD2 به شمار میآید.
کرهای پر تلاش
سامسونگ، اما دیگر مدعی بازار گوشیهای هوشمند است. شرکت کرهای که به نظر میرسد خود را به آب و آتش زده تا بتواند علاوه بر تثبیت جایگاه خود در بازار سهم بسزایی از گوشیهای هوشمند را به خود اختصاص دهد. شاید این موضوع را بتوان از کاهش عرضه مدلهای ارزان قیمت و تمرکز این برند روی گوشیهای لمسی دریافت. البته سامسونگ این روزها با شمشیر از رو بستن و پا جا پای اپل گذاشتن مشغول آزمایش شانس خود در بخش تپلت پی سیها است. لوح لمسی گلکسی توانسته این روزها به عنوان رقیبی سرسخت برای آی پد به حساب آید و با بهکارگرفتن سیستم عامل آندروید توانسته آن دسته از منتقدان انحصار طلبی اپل را به سمت خود بکشاند. جدا از لوح لمسی این شرکت کرهای، اما هم اکنون این برند توانسته سهم بهسزایی از گوشیهای لمسی و هوشمند را به خود اختصاص دهد. مدل i9000 این برند یا گلکسی اس دارای صفحه نمایش بزرگ SuperAMOLED است که بهکارگیری این صفحه نمایش باعث شده تا این گــوشی کیفیتی بـینظیـر و بدون رقیب را در بازار گـــوشیهای هــوشمند به خود اختـصاص دهد. به کارگرفتن نسخه دوم از سیستم عامل آندروید درکنار پردازنده یک گیگاهرتزی و دوربین 5مگاپیکسلی باعث شده تا این گوشی تنها در سه ماه و نیم پس از عرضه اولیه بتواند به راحتی پنج میلیون نسخه در سراسر جهان به فروش برساند.
بعد از سامسونگ سونی اریکسونیها سال گذشته را بیشتر روی مدلهای X این برند تمرکز کردند و انواع و اقسام Xهایشان را رو کردند. Xهایی که آغازگر ورود سونی اریکسون به دنیای هوشمندها بودند. X8 آخرین مدل از باهوشهای عرضه شده سونی اریکسون بود که از نظر قد و قواره چیزی بین X10 و X10mini است. گوشیای که مجهز به سیستم عامل آندورید 6/1 و دوربین عکاسی 5مگاپیکسلی است. البته سونی اریکسونیها مدعی هستند که برای سال میلادی جدید تمام گوشیهای خود را تحت سیستم عامل آندروید عرضه خواهند کرد و همانند یکی دو سال گذشته دیگر در بخش گوشیهای ارزان قیمت فعالیتی نخواهند داشت. اما به هر حال در بین گوشیهای سونی اریکسون به نظر میرسد ویوازها از فروش بالایی برخوردار بودند.
بازگشت گلادیاتور
هر چند که نوکیا دیرتر و با فاصله نسبتا زیاد به رقبا وارد عرصه هوشمندها شد، اما به نظر میرسد این برند کهنه کار سعی دارد با یک برنامه بلند مدت این بازار را مورد هدف قرار دهد. یک دندههای فنلاندی همچنان روی سیستم عامل سیمبیان خود ایستاده و خیال بهکارگیری آندروید و ویندوز موبایل را روی هیچکدام از گوشیهایش ندارد. هرچند که زمانی همین فنلاندی یک دنده معتقد بود تکنولوژی لمسی نمیتواند سهمی را از بازار او کاهش دهد، اما در نهایت تغییر رویه داد و به سمت بهکارگیری انقلاب لمسی در گوشیهایش کشیده شد.
انتخابی که همچنان پرونده شکایتی اپل از نقض انحصارهای مالکیتی این برند را در دادگاههای بینالمللی باز نگاه داشته است. تعویض مدیرعامل چشم آبی و کارکشته نوکیا در چند ماه پیش و جذب یک نیروی تازه نفس از سیلیکون ولی باعث شده تا گمانهزنیهای بسیاری پیرامون هوشمندسازی نـــوکیــــا در گوشیهای آیندهاش مطرح شود. هر چند که همچنان خبری از بهکارگیری سیستم عاملهای جدید نباشد.
به هر حال این روزها این فنلاندی کهنهکار با عرضه N8 بازار این کالا را به جنب و جوش واداشته است. گوشیای که هم اکنون در ایران به قیمت 700 هزار تومان به فروش میرسد و با بهکارگرفتن دوربین 12مگاپیکسلی و صفحه نمایشی لمسی خازنی در کنار نسخه سوم سیستم عامل سیمبیان در نظر دارد رقیبی جدی برای آی فون باشد. ناگفته نماند که از اولین لمسی نوکیا یعنی 5800 تنها در طول 10 ماه 12 میلیون نسخه به فروش رفت. حال باید منتظر ماند و دید آیا این مدل جدید نوکیا رکورد فروش در بین مدلهای دیگر را میشکند یا نه.
هفت اصل برای برپایی راهکار هوشمندی تجاری با بودجه محدود
همکاران سیستم - برای اینکه به سازمان خود کمک کنید تا از اطلاعات خود بهتر استفاده کند، لازم نیست که حتماً یک «راهکار هوشمندی تجاری» با نرمافزارهای پیچیده و گرانقیمت بخرید که برپا کردن و کار با آن نیازمند استخدام کارشناسان، خرید وسایل جانبی برای ذخیره دادهها، و صرف زمان طولانی باشد. شما چه مدیر فناوری اطلاعات سازمان خود و چه یکی از مدیران امور مالی باشید که هم خواهان بهبود فرایند کسبوکار شرکت هستید و هم از سرمایهگذاری خود انتظار بازده زیاد دارید، میتوانید راهحلی با هزینه معقول برای ایجاد یک «راهکار هوشمندی تجاری» بیابید؛ سامانهای که نحوهی استفاده از اطلاعات، همفکری و تصمیمگیریهای درون شرکت را بهبود بخشد.
«دان موری» (Dan Murray)، نایبرئیس و مدیر بخش اطلاعات کارخانهی «بلاسترک»(Blastrac) ، یک شرکت جهانی با اندازه متوسط، به کمک همکارانش موفق شد با بودجهای محدود، یک سامانه اطلاعاتی بسیار سطح بالا فراهم کند. آنها توانستند مجموعهی از همگسیختهای از کاربرگها، پایگاههای دادهها، و گزارشهای ناهمساز را که از شش سامانه متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» به دست میآمد، به یک «داشبورد»(Dashboard) سازمانیافتهی مشترک و یک محیط گزارشدهی با بازدهی اقتصادی بسیار زیاد تبدیل کنند. طبق استعلامی که از مشاوران و فروشندگان «سامانههای اطلاعاتی» شده بود برپایی چنین سامانهای از 130 تا 580 هزار دلار هزینه برمیداشت و حدود 4 تا 6 ماه نیز طول میکشید، اما «دان» و همکارانش توانستند این سامانه را با کمتر از 40هزار دلار برپا کنند و در کمتر از چهار هفته شروع به گرفتن گزارش و اطلاعات از نمایندگیهای سراسر کشور کنند.
عوامل موفقیت «بلاسترک» در برپایی «راهکار هوشمندی تجاری» با بودجهی محدود چه بود؟ و چگونه میتوان این موفقیت را تکرار کرد؟ در این مقاله، به هفت اصل عمدهای که کارشناسان «بلاسترک» در تلاشهایشان رعایت کردند و اینکه چرا این تلاشها موفق از آب درآمد میپردازیم.
1- مشکل را به روشنی مشخص کنید ـ تیر در تاریکی نیندازید.
2- نیازها و مسائل مشخص کاربران را شناسایی کنید ـ مسائل آنها را حل کنید.
3- موضوعهای نهفته در پس دادهها را درک کنید ـ سامانه اطلاعاتی فقط یک نرمافزار نیست.
4- ابزار مناسب را انتخاب کنید ـ دنبال یک نرمافزار سریع، آسان، سبک و کمهزینه باشید.
5- آمادهی انعطاف و تغییر باشید ـ توجه داشته باشید که کاربران در اوایل خواهان تغییر خواهند بود.
6- از کارکنان موجود بهره بگیرید ـ راهحلهایی را که بدون کارکنان و یا مشاوران جدید امکانپذیر
نیست، کنار بگذارید.
7- از بالا هدایت کنید ـ از اقتدار و اختیارات مدیریتی خود بهره بگیرید
مشکل را به روشنی مشخص کنید ـ تیر در تاریکی نیندازید
«موری» و گروهش کار خود را با تعیین دقیق و روشن مشکل شروع کردند.
«بلاسترک» از یک شرکت مادر بزرگتر جدا شده بود و به عنوان یک شرکت مستقل به میدان آمده بود و عملاً هیچ «مدیریت سازمانی» (Back office)نداشت. آنچه آنها به واقع در اختیار داشتند شش سیستم متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» بود. هیچ سیستم گزارشدهی هماهنگی هم در کار نبود. ذخیره دادهها چندگانه بود و بنابراین سیستم گزارشدهی هم چندگانه بود؛ از دادههای مربوط به فروش گرفته تا سرمایهی در گردش، انبارداری، تحلیل خرید و امثال آن.
گروه اجرایی به این فکر افتاد که آنچه نیاز دارد یک پروژه تلفیق گسترده و جمعوجور کردن یک سیستم یکپارچه «برنامهریزی منابع سازمانی» است. اما نصب، برپایی و جمعوجور کردن یک سیستم یکپارچه «برنامهریزی منابع سازمانی» جدید، یکونیم میلیون دلار خرج برمیداشت و دو سال وقت میبرد، و این تازه غیر از آشفتگی گستردهای بود که در این مدت شرکت دچار آن میشد.
هنگامی که «موری» به سراغ مشکل اصلی رفت، متوجّه شد که به راحتی میتوان گفت: اطلاعات جاری و صحیحی که مدیران و کارکنان برای تصمیمگیریهای بینبخشی و سراسری به آن نیاز دارند، کمتر از حد مطلوب است. آنچه «بلاسترک» نیاز داشت، این بود که بتوان اطلاعات را به صورت همساز و متناسب در سراسر سازمان به اشتراک گذاشت. مدیران، بخش فروش، قسمت عملیات و امور مالی باید از لحاظ عملکرد و مقتضیات شرکت، اطلاعات هماهنگی داشته باشند. به سادگی معلوم بود که نیاز به شراکت در اطلاعات است و نه یک سیستم «برنامهریزی منابع سازمانی».
البته، مقتضیات جزئیتر نیز در کار بود. راهحل باید به گونهای میبود که هم شرکت استطاعت مالی آن را داشته باشد، هم به سرعت بتوان آن را بکار بست، و هم فارغ از اینکه «بلاسترک» با چندین نوع ارز کار میکند، بتوان دادهها را بطور هماهنگ ارائه کرد.
لازم به گفتن نیست که این یک چالش بزرگ بود. اما با مشخصکردن مشکل به صورت روشن، «موری» توانست مقتضیات و چشمانداز را بطور مناسب تعیین کند. با ترسیم روشن مقتضیات و چشمانداز، دیگر خطر چندانی از بابت دو مشکلی که بطور معمول در پروژههای «سامانههای اطلاعاتی کسبوکار» با آنها برخورد میکنیم، وجود نداشت: حل مشکلات نامربوط و تیر در تاریکی انداختن.
نیازها و مسائل کاربران را شناسایی کنید ـ مسائل آنها را حل کنید
شیوه قدیمی «بلاسترک» این بود که انبوهی از دادهها را از شش سیستم متفاوت «برنامهریزی منابع سازمانی» استخراج کند و آن دادهها را به دهها کاربرگ نرمافزار «اکسل» انتقال دهد، در این نرمافزار با استفاده از دستوراتی دادهها را دستهبندی و تنظیم کند و با استفاده از قالبهای حاضر و آماده، جدولها یا فهرستهایی برای مصرف همه کاربران تهیه شود و از طریق ایمیل برای آنها ارسال گردد.
درست است که این کاربرگهای عظیم از جهاتی سودمند بودند اما متأسفانه کاربران را دچار مسائل بزرگی میکردند. کاربران نمیتوانستند به راحتی دادهها را درک کنند. اطلاعات درست و دقیق نبودـ اطلاعات استخراجی متنوع بود و کاربران هم در کار با کاربرگها مهارت نداشتند. بخصوص بخش اطلاعات فروش نمیتوانست با این قالب کار کند.
بنابراین، اولین کاری که «موری» انجام داد این بود که مشکل را بر اساس نوع کاربر تفکیک کرد. وی با گزارشدهی فروش شروع کرد و 15 تا 20 مصاحبه با مدیران اصلی قسمت فروش درباره اینکه چه چیزی در مجموعه گزارشهای موجود اشتباه است، انجام داد. یک مدیر فروش گفت تقریباً جزئیات کافی وجود ندارد و یک مدیر دیگر گفت بیش از اندازه جزئیات وجود دارد. به روشنی پیدا بود که برخی افراد میخواستند با ریزبینی بسیار زیاد به دادهها نگاه کنند، حال آنکه برخی دیگر فقط به نتایج فشرده و خلاصه بسنده میکردند. متأسفانه درخواستهایی با چنین تنوع را به سختی میتوان با کاربرگها تأمین کرد. اما «موری» دستکم طیف مسائل کاربران و نیازهای را که باید برآورده میساخت، شناسایی کرد.
او همچنین فرایند پدید آمدن اطلاعات را نیز مورد بررسی قرار داد. مجموعه کاربران سامانه اطلاعاتی، فقط گیرندگان گزارشها نبودند. لازم بود کاربران مسئول تهیهی گزارشها را نیز در نظر گرفت؛ که آنها نیز چالشهای خودشان را داشتند.
تقریباً هر هفته یک روز از وقت چندین نفر صرف تهیه گزارشها میشد. بطوریکه در مجموع، هر هفته بیش از بیست ساعت وقت صرف تولید گزارشهایی میشد که چندان هم مطلوب نبودند. بهعلاوه، تنوع و ناهماهنگی زیادی در سراسر گزارشها وجود داشت. «موری» و گروهش باید هم برای کاربران مصرفکننده اطلاعات و هم برای کاربران تولیدکننده اطلاعات، راهی سریعتر و آسانتر مییافتند.
موضوعهای نهفته در پس دادهها را درک کنید ـ سامانه اطلاعاتی فقط یک نرمافزار نیست
نکته مهم دیگر برای شرکت «بلاسترک» این بود که آنها دادهها و ساختارهای موجود را عمیقاً بفهمند. با چنین فهمی، آنها میتوانستند تشخیص دهند که در طرح یک راهحل با چه مسائل عمدهای روبرو هستند.
«موری» برای تعیین ساختار و منطق دادهها باید به گروه خودش اتکا میکرد. «موری» به دقت دادههایی را که از منظر یک کاربر تجاری مورد نیاز بود، بررسی کرد و سپس رابطه میان آن دادهها را تعیین کرد. وی برای دادهها یک ساختار طراحی کرد که مشتمل بود بر: «جدولهای مختصات»(Dimension Tables) -که دادههای آن آمادهی دستهبندی، جستجو، و ردیفشدن هستند و از این هفته به آن هفته تغییر محسوسی ندارند- و «جدولهای واقعیات» (Fact Tables) -که دادههای مربوط به اندازهها و دادههای حاصل از محاسبات در آن قرار میگیرند و از این هفته به آن هفته بطور محسوس تغییر میکنند- و یک «شمای ستارهای»(Star Schema) که تعامل دادههای موجود در جدولهای مختصات با جدولهای واقعیات را نشان میدهد.
داشبورد هفتگی حسابهای پرداختی
با داشبوردها بهتر و سریعتر میتوان روندها و الگوها را دید و فهمید
حاصل این طراحی، یک رشته «کاربرگهای چند بُعدی همخوان» یا جدولهایی بود که همه دادهها میتوانستند با آن هماهنگ شوند. این جدولها که رابطه بین آنها بسیار ریز و جزئی بود، جزئیات خیلی زیادی در اختیار میگذاشت که میتوانست پایههای راهحلی باشد برای سیستم گزارشدهی. «موری» و گروهش با وقتی که صرف تعیین ساختار دادهها و چگونگی پیوند دادهها کردند، دیگر نیازی نیست نگران تغییر متغیرها و ساختار دادهها باشند. به ندرت لازم میشود که آنها مجبور به تغییر آن شوند و در صورت لزوم میتوانند در عرض چند ساعت آن را بهروز کنند.
با پیشرفت پروژه و درآمدن آن از شکل اولیهاش، شکل واقعی کاربرگها تغییر کرد. در آغاز آنها متکی به «اکسل» بودند، اما سرانجام به «اکسس» تغییر یافتند و اکنون به یک سرور SQL رشد کردهاند. نکته اصلی این است که ابداً نیازی نبود ساختارهایی که «موری» تعریف کرد تغییر کند. «موری» توانست بدون اینکه در پایگاه دادههای شرکت بازنویسی عمدهای انجام دهد و یا از مشاوران سطح بالا و گرانقیمت خارج از شرکت یاری بطلبد، با این تغییرات هماهنگ شود.
در تمام قسمتها، فرایند کار به همان سر راستی بود که بازیابی معمول دادهها از سیستمهای «برنامه منابع انسانی»، بررسی جداول مختصات، افزودن واقعیات جدید، و ایجاد یک ساختار دادهای هماهنگ برای همه دادهها. از آنجایی که آنها دادهها را و به همان خوبی، پرسشهای نهایی کاربران را که باید پاسخ داده میشد، بررسی کرده بودند، توانستند ساختاری برای دادهها طراحی کنند که نیازهای اصلی کاربران را برآورده میساخت.
ابزار مناسب انتخاب کنید ـ دنبال یک نرمافزار سریع، آسان، سبک و کمهزینه باشید
«موری» یک رشته کاربرگهایی طراحی کرده بود که از لحاظ مختصات هماهنگ بودند و رونوشتی از یک پروژه بزرگ نگهداری دادهها بود. اما مسأله اصلی، پیدا کردن مجموعه ابزاری برای قرار گرفتن بر فراز این دادهها بود. تولیدکنندگان اطلاعات نیاز داشتند که نه فقط به جداول دادهها وصل باشند تا بتوانند به سرعت دیدگاههای درستی پیدا کنند، بلکه همچنین نیاز داشتند تا نتایج به دست آمده را به سادگی به اشتراک بگذارند بطوریکه مصرفکنندگان اطلاعات بتوانند دقیقاً اطلاعاتی را که میخواهند به دست آورند.
«موری» ابزاری برای تجسم بصری دادهها به کار گرفت.مصرفکنندگان اطلاعات برای دسترسی به اطلاعات هفتگی از نرمافزار داشبورد استفاده میکنند.
«بلاسترک» قادر بود به سرعت حدود 15 نوع گزارش تولید کند که تمام نیازهای تجاری شرکت را برآورده میساخت و همچنین قادر بود به سرعت به دادهها متصل شود. همه گزارشها هر هفته، همزمان با تولید شدن، بطور خودکار بههنگام هم میشوند.
فایدههای مستقیم این نرمافزار برای کاربران نهایی واضح بود. کاربران از آن پس قادر بودند در یک برنامه واحد که امکان دیدن خلاصه اطلاعات با جزئیات بینهایت را فراهم میساخت به هر سطحی از جزئیات که میخواستند، دسترسی داشته باشند.
بزرگترین مزیت این نرمافزار برای «بلاسترک» این بود که آنها را قادر ساخت تا یک راهحل واحد متکی بر یک رابطکاربری (Interface) ساده و آسان را به اجرا بگذارند. کاربران به جای اینکه مجبور باشند یاد بگیرند که چگونه از یک جدول محوری (Pivot Table) استفاده کنند، یا گزارشهایی را که توسط دیگران تولید شده کشف رمز کنند، میتوانند تنها با فشردن یک دگمه، ابعاد و سطح جزئیاتی را که مایلند ببینند، انتخاب کنند.
همچنین برای تولیدکنندگان اطلاعات، یکبار که ورکبوک تولید شد، قابل استفاده مجدد است و هر هفته بطور خودکار بههنگام میشود. حالا دیگر بههنگام شدن کامل بیش از 15 ورکبوک مربوط به فروش، حسابهای پرداختنی، امور مالی و دیگر بخشها، در هفته تنها یک ساعت وقت میبرد، و آن چند روزی که بطور هفتگی در فرایند قبلی صرف این کار میشد، صرفهجویی میگردد. افزون بر این، اگر چیزی غیرعادی در جریان کسبوکار رخ دهد (نظیر یک فروش هنگفت استثنایی)، تولیدکنندگان اطلاعات میتوانند به سرعت این حالت غیرمتعارف را ببینند و شرحی بر دادهها بنویسند و مانع از طرح انبوهی از سؤالات در واکنش به این واقعه شوند.
آمادهی انعطاف و تغییر باشید ـ توجه داشته باشید که کاربران در اوایل خواهان تغییر خواهند بود
«موری» میدانست ورکبوکها و گزارشهای اولیه به هر شکلی هم که باشند باز کاربران درخواست گزارشها و نمودارهای دیگری را نیز میکنند. از آنجایی که آنها ساختارهای دادهای خود را طوری ساختند که جامع باشد و از آنجایی که ابزارهای گزارشدهی سریع و منعطفی را به خدمت گرفتند، «موری» قادر بود به سرعت درخواستهای کاربران برای تعدیل و ارتقاء گزارشها را در عرض چند ساعت پس از رسیدن درخواست، اجابت کند.
«بلاسترک» اکنون فقط با پنج نفر، گزارشهای موردنیاز را برای 50 مصرفکنندهی پراکنده در سراسر جهان تولید میکند. «بلاسترک» برای هر قسمت از فعالیت تجاری خود، کافی بود تنها یک ورکبوک بسازد، نه اینکه اسیر تعدیلات و سفارشسازیهای بیپایان شود. هر کاربری میتواند در صورت نیاز دستهبندی خاص خود را بکند و تغییرات مورد نظر خود را بدهد. کاربران میتوانند به جای آنکه هر هفته ساعتها وقت صرف انجام درخواستهای تعدیل و سفارشیسازی کنند، این کار را یک بار و در عرض چند دقیقه انجام دهند.
از کارکنان موجود بهره بگیرید ـ راهحلهایی را که بدون کارکنان و یا مشاوران جدید امکانپذیر نیست، کنار بگذارید
در آغاز، فروشندگان سامانههای اطلاعاتی کسبوکار، به «موری» گفتند ماهها وقت و کمکهای حرفهای زیادی نیاز است تا او بتواند به راهحلی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات هماهنگ در قالبی آسانفهم دست یابد. اما «موری» نخستین نتایج خود را در عرض سه روز گرفت و ظرف چهار هفته به یک راهحل تمام عیار دست یافت. او این کار را با تکیه بر کارکنان موجود و کمترین پشتیبانی از جانب فروشندگان انجام داد.
یک موضوع مهمی که «بلاسترک» با آن روبرو بود، مسأله پاک کردن دادهها و ساختار بخشیدن به دادهها بطور متناسب بود. از آنجایی که گروه «بلاسترک» اهداف تجاری دادهها را میدانست، توانست یک پایگاه دادهها را به سرعت و به شکلی که در خدمت نیازهای اطلاعاتی کاربران نهایی باشد، برپا کند.
اعضای گروه اصلی عبارت بودند از: «الین هیلیر»، مدیر گزارشدهی مالی جهانی، «برایان دونی» کنترلکننده در ایالات متحده، و «گایلون گارستون» حسابدار هزینهها. همه این افراد برای بهبود کیفیت و صحت دادههایی که به سیستم معاملات آمریکای شمالی «بلاسترک» وارد میشد کار کردند.
«مارسل بوزبوم» مدیر فناوری اطلاعات شرکت در اروپا، توانست طرح مبنایی را که در ایالات متحده ایجاد شده بود بگیرد و آن را با پنج سیستم مختلف معاملات در اروپا منطبق سازد. مهارتهای «بوزبوم» در برنامهنویسی SQL این مکان را فراهم آورد که علیرغم چالشهای چشمگیر در زمینهی زبان و مسألهی دقت در ترجمه، سیستم جدید در بخش اروپایی «بلاسترک» به سرعت و در کمتر از پنج روز برپا کند.
سرانجام هنگامی که «بلاسترک» آماده بود تا پایگاه دادههای MS SQL خود را با بالاترین کیفیت برپا کند، شرکت «اینترورکس» که در شهر «استیلواتر» ایالت اوکلاهما قرار دارد، به سرعت طرح زیربنایی و نقشهی «استخراج، انتقال، و بارگذاری»(ETL Logic) دادهها را تهیه و ارائه کرد.
از بالا هدایت کنید ـ از اقتدار و اختیارات مدیریتی خود بهره بگیرید
«موری» کسبوکار «بلاسترک» را کاملاً میفهمد؛ آن هم نه فقط از منظر فناوری اطلاعات. به همین خاطر، توانایی او در فهمیدن سریع نیازهای کاربر نهایی بر شالودهای از درک عمیق او از کسبوکار و روابط استوار است. به علاوه، تیم مدیریتی «بلاسترک» میدانست مشکلی که در حال حل کردن آن بودند حائز اهمیت بود. و آنها برای این راه حل ارزش قائل بودند؛ بخصوص از وقتی که معلوم شد بودجهای اندک میخواهد و به سرعت انجامپذیر است.
همه این کارها چند ماه وقت نگرفت؛ عملاً چند هفته بود. او از اینکه 500 هزار دلار خرج کند و کارشناسانی از بیرون شرکت بیایند و یک زیرساخت جدید برای دادهها بسازند، خودداری ورزید.
داشبورد هفتگی حسابهای دریافتنی
تولیدکنندگان اطلاعات میتوانند به سادگی ار عهده درخواستهی ویژه برآیند،از آنجایی که ایجاد نمودارها به سرعت و یکپارچه صورت میگیرد
از نظر مدیریت ارشد سازمان و کاربران نهایی، «موری» و گروهش، قهرمان هستند. اقتدار و اعتبار «موری» و همچنین اختیارت اجرایی وی، عامل اصلی در دستیابی وی به این نتایج درخشان بود.
گام بعدی «موری» و گروهش چیست؟ آنها در حال ارتقاء سیستم خود و استفاده از امکانات تحت وب هستند که یک راهحل اینترنتی است و به افراد امکان میدهد تا گزارشها و اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق اینترنت ببینند.
توضیح
شما می توانید برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه داشبوردهای سازمانی و راهکارهای گزارش گیری و تحلیل اطلاعات به نشانی اینترنتی زیر مراجعه کنید:
http://sgbi.systemgroup.net
یادداشت
1. Dashbord: داشبورد مجموعهای از نمودارها و جداول و گزارشهای اطلاعاتی است که به شکلی ساده و بدون نیاز به نرمافزارهای مختلف در اختیار مدیر گذاشته میشود و مدیر میتواند با نگاهی به این مجموعه از وضعیت شرکت یا واحد تحت مسئولیت خود مطلع شود؛ همانطور که یک راننده با نگاهی به علائم و نشانههای روی داشبورد اتومبیل از وضعیت بنزین، روغن، دمای آب، سرعت، شتاب و... مطلع میشود- م.
2. Dimension Tables : در بحث نگهداری و پردازش داده، جدولهای مختصات، جدولهای ضمیمهی جدولهای واقعیات هستند و مختصات دادههای موجود در جدول واقعیات را نشان میدهند، بطور مثال اگر در جدول واقعیات فروش، نام یک فروشگاه به عنوان یک داده آمده باشد، این داده میتواند به یک جدول مختصات مربوط شود و در آن جدول، مختصات آن فروشگاه نظیر شماره شناسایی، محل استقرار، درجهی کیفیت و... درج شود. م.
3. Fact Tables : در بحث نگهداری و پردازش داده، جدولهای واقعیات، جدولهایی حاوی دادههای مشخص نظیر اندازه و مقیاس و... هستند، بطور مثال در جدول واقعیات فروش، دادههایی همچون تاریخ فروش، فروشگاه، کالای فروش رفته و... میتواند وجود داشته باشد. م.
4. Star Schema : در بحث نگهداری و پردازش داده، شمای ستارهای، یکی از انواع طرحهایی است که رابطه جدولهای واقعیات را با جدولهای مختصات مربوط به آن نشان میدهد. شمای ستارهای از سادهترین طرحهاست که معمولا شامل یک یا چند جدول واقعیات به همراه چندین جدول مختصات میشود. م.
5. SQL : یک زبان کامپیوتری برای کار با دادههای موجود در پایگاههای دادهها.
6. ETL Logic: Extracting, Transformation and Loading
چگونه با شبکههای اجتماعی پولدار شوید؟
همکاران سیستم- شبکههای اجتماعی به مانند تمام رسانههای نو در هر دوران، بستری است که میتوان از آن به عنوان ابزاری برای کسب درآمد استفاده کرد. نویسنده مقاله مطالعه خود را بر روی شبکه اجتماعی فیسبوک متمرکز کرده است. میتوان این نکات را در هر شبکه اجتماعی پیادهسازی کرد.
عضو فیسبوک که باشید، عدهای از دوستان که میتوانند مشتریها و اربابرجوعهای شما هم باشند آنجا هستند. پستهای شما هم درباره همه چیز میتواند باشد. شما در آنجا از چیزی که خریدهاید تا آخرین چیزی که گوش دادهاید مینویسید.خیلیها میگویند فیسبوک جای خوبی برای رونق دادن به کار و بار تجاری است، اما چهطور؟ با برخی از کسانی که از راه شبکه اجتماعی فیسبوک پول و پلهای بهم زدهاند گفتوگو کردهام و سرآخر برخی از فوت و فنهای آنان را در مواردی که میخوانید آوردهام:
1- این افراد در اضافه کردن دوستان به لیست خود دست و دل باز بودهاند. از هر قشر و آدمی به صفحه آنان راه پیدا کردهاند که این البته شامل دیگر دلالهای مجازی عرصه فیسبوک هم میشود. این افراد برای افزایش فهرست دوستان با هم مسابقه نمیدهند و مراقبند که چهطور دوستانشان را با دقت انتخاب کنند.
2- صفحهای که در فیسبوک ساختهاند، شخصی و قابل اعتماد است. در آن از علایق خود میگویند. این یعنی اینکه آنها واقعا وجود دارند و میشود به بودن آنها اعتماد داشت. حال این آدمهای واقعی در دنیای مجازی چگونهاند یا چه چیزهایی را دوست دارند؟ اهمیت این نکته برای مخاطبان صفحه شما در این است که آدمها دوست دارند با کسی که میشناسند کار تجاری هم بکنند.
3- آدمهای موفق در کسبوکار از راه فیسبوک اصرار زیادی به جذاب و در دسترس بودن همیشگی صفحه خود دارند؛ چون کار در شبکه مجازی به بازی متاثر کردن دیگران میماند و شما از طریق همین صفحه است که با مشتریها و دوستان وارد مذاکره میشوید. از راههای مختلفی میتوان همیشه در دسترس بود. مثلا خیلی از ما از امکانات تلفن همراه خود برای دسترسی به فیسبوک استفاده نمیکنیم.
از راه تلفن همراه نظر گذاشتن 30 ثانیه و «لایک» زدن یک ثانیه طول میکشد و صفحه شما با همین ریزهکاریهاست که همیشه میتواند بروز، در دسترس و زنده باشد.
4- صفحه شما جایی برای گپ و گفت است نه اینکه بخواهید چیزی را بهزور به کسی القا کنید. پس برای کار تجاری در صفحه فیسبوک تعادل را حفظ کنید. حتما دوست ندارید که دوستان فیسبوکی شما بگویند «اوه بیخیال این صفحه!». کاری که ممکن است ما با صفحه برخی از دوستانمان بکنیم. پس با پافشاری روی فروش مثلا یک محصول، کاری نکنید که دیگران صفحه شما را ببندند و به اصطلاح بِلاک (Block) کنند.
5- تعادل را در پستهایی که قرار است افکار شما را نشان دهد یا چیزهایی باشد که مخاطبان را به فکر بیندازد، حفظ کنید. البته چنین کارهایی در فضای فیسبوک معمول است، اما چیزی که مهم است قابلیت تحریککننده بودن موضوع شما برای گپ و گفت و جلب توجه دیگران است. برای نمونه نوشتن یک پرسش، گذاشتن عکسی با معنی یا گفتن از اینکه چه چیزی میتواند برای دوستانتان سود داشته باشد، از جمله فوت وفنهای م بازاریابی از طریق فیسبوک است.
6- آدمهایی که در پول درآوردن از طریق فیسبوک موفقاند در گروهی که ساختهاند، خود را بهعنوان اطلاعرسان و گزارشگری که از همه چیز با خبر است، به دیگران ثابت کردهاند. مثلا یکی از کسانی که من با او گفتوگو کردهام، ریان هوکیل است از گروه هوکیل در شهر اوکلاهاما. ریان برای نمونه هر اتفاقی که در شهر بیفتد زودتر از بقیه منتشر میکند. این تسلط، محبوبیتش را پیش دوستان گروه بیشتر از دیگران کرده است.
7- صفحه فیسبوک آدمهایی که در پول درآوردن از طریق فیسبوک موفقاند، شنیدهها را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار میدهد. برخی فکر میکنند هر آنچه را که میشنوند باید بگذارند روی صفحه فیسبوک، در حالی که این اشتباه بزرگی است. به جای آن بهتر است درباره آن چیزی که شنیدهاید از زوایای مختلف اطلاعات جمع کنید و روی صفحه بگذارید. بدین ترتیب صفحه شما همزمان با اطلاعرسانی میتواند جنبه آموزشی هم داشته باشد.
اینهایی که گفتم برای فراهم کردن بستر کسبوکار از راه فیسبوک بود که بهصورت چند استراتژی مطرح شد. البته این تمام فوت و فنها نیست و باید پیوسته بسنجید که کدام استراتژی جواب میدهد و کدامیک بیتاثیر است. این انعطافپذیری را داشته باشید که هر زمان که لازم شد این استراتژیها را تغییر دهید.
*جورج. جی. داستین، فارغالتحصیل دانشگاه مریلند و رئیس شرکت داستین سمینار است که سابقهای 40 ساله در کار بورس دارد. او مشاور ارشد چند شرکت معتبر است.
اپراتور سوم و امیدهای ارتباطی آینده
بنابر وعده مکرر وزیر ارتباطات، اپراتور سوم باید تا کمتر از سه ماه دیگر سیمکارتهای خود را در بازار عرضه کند، سیمکارتهایی که نه تنها کارکردهای عادی خواهند داشت، بلکه قرار است پیشرفتهترین کاربردهای تلفن همراه را نیز پشتیبانی کنند.
با این حال اما در حالی که کمتر از سه ماه تا زمان اعلام شده برای ارائه سیمکارت این اپراتور باقی مانده، هنوز اختلافات در شرکت برنده امتیاز اپراتور سوم حل نشده است. بعد از کنار کشیدن مکرر شرکای خارجی، تغییرات هیاتمدیره این شرکت نیز مزید بر علت شده تا وضعیت این اپراتور درابهام باقی بماند.
اپراتور سوم حتی در صورتی که بتواند تا بهمن ماه امسال سیمکارتهای خود را به بازار عرضه کند به دلیل تاخیرهای مداوم، بخشی از بازار خود را از دست داده است. همراه اول (که این روزها به دلیل عرضه بخشی از سهامش حتی باعث بهبود برخی شاخصهای بورس نیز شده) با در اختیار داشتن حدود 38 میلیون مشترک عملا بخش عمده بازار را در اختیار دارد. این میزان به اضافه 15 میلیون مشترک اپراتور دوم و حدود 2 میلیون مشترک دیگر اپراتورها در حدود 55 میلیون مشترک را شامل میشود. به این ترتیب با ضریب نفوذ 68 درصدی تلفن همراه در کشور و اشباع تقریبی بازار از سیمکارتهای عادی، دیگر از اپراتور سوم نمی توان انتظار معجزه داشت. اما مشکل آنجا است که قانونگذار بخش عمدهای از سرویسهای پیشرفته را نیز معطل راهاندازی اپراتور سوم کرده است.
به عنوان مثال مهمترین ویژگی تکنولوژی وایمکس (که نوعی اینترنت بیسیم است) امکان اتصال در حرکت (mobility) است که قانونگذار آن را به نفع اپراتور سوم محدود کرده است.
به این ترتیب حتی اپراتورهای فعلی وایمکس امکان ارائه اینترنت در حال حرکت را ندارند، این در حالی است که نیاز به دسترسی اینترنت روی موبایل به سرعت در حال افزایش است. همچنین اپراتور سوم انحصار امکان اتصال پرسرعت به اینترنت و سرویسهایی مانند مکالمه تصویری را نیز در اختیار دارد، از این رو هر اندازه عرضه سیمکارتهای اپراتور سوم به تاخیر بیفتد، به همان اندازه کشور از حضور و گسترش به موقع این تکنولوژیها محروم خواهد بود. در واقع توسعه اپراتور سوم حالا به توسعه برخی سرویسهای پیشرفته تلفن همراه و در کل ارتباطات کشور گره خورده است.
از سوی دیگر مشخص نیست اپراتور سوم بدون شریک خارجی یا ثبات مدیریتی میتواند سیمکارتهایش را به موقع واگذار کند یا خیر، اما مهم این است اگر این اپراتور بخواهد ادامه مسیر را به همانگونه که تاکنون طی کرده بپیماید، با وجود رقبای قوی وقوام یافته، راهی بس دشوار خواهد داشت.
اپراتور طلسم شده
آیا اپراتور سوم با سرنوشتی مشابه اپراتور دوم میتواند به موقع سیمکارتهای خود را عرضه کند یا خیر؟
اپراتور سوم تلفن همراه با قدمتی 5 ساله از سال 84 تاکنون، از بدو آغاز و برنامهریزهای مرتبط پرحاشیهترین خبر در حوزه ارتباطات کشور اخیر بوده است. اخبار مربوط به اپراتورسوم این روزها برای خبرنگاران و کسانی که اخبار آن را دنبال میکنند به یک سریال دنبالهدار و تکراری تبدیل شده که هر دفعه هم قهرمانهای داستان عوض میشوند و در مدت زمانی که کمتر از سه ماه به آخرین وعده مسوولان جهت عرضه سیمکارتهای نسل 3اG اپراتور سوم باقیمانده، دو تن از اعضای هیات مدیره تامین تلهکام استعفا میدهند و باز هم به شایعات عدم عرضه به موقع سیمکارتها دامن میزند. اگر بخواهیم نگاه اجمالی به اخبار این اپراتور از ابتدا تاکنون داشته باشیم، وقایعنگاری این اپراتور تقریبا از سه سال پیش جدی میشود.
به گزارش ایلنا، بعد از اعلام وزیر ارتباطات جهت شروع به کار فراخوان مزایده اپراتورسوم مهمترین خبر اعلام سرمایهگذاری 3میلیارد یورویی مگافون در ایران و در پروژه اپراتور سوم تلفنهمراه کشور است، خبر بعدی هم مربوط به انصراف نابهنگام مگافون بیهیچ دلیلی و بیاطلاعی و بیاعتنایی وزیر وقت ( سلیمانی ) به این امر بود.
خبرهای بعد از این اپراتور هم مربوط به کم و زیاد شدن تعداد داوطلبین شرکت در این مزایده و همایشهای بزرگ مجری این طرح در امارات و دبی و اجرای مزایده با 5 کنسرسیوم بود.
مبنا این بود که برنده نهایی مزایده اپراتورسوم در مهرماه سال 87 اعلام شود، آن زمان هم این امر با تاخیری چند ماهه انجام شد و کنسرسیوم تامین اتصالات متشکل از شرکت تامین تلهکام وابسته به شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی و اپراتور اماراتی اتصالات روز 23 دیماه سال 87 به عنوان برنده مزایده اپراتور سوم تلفنهمراه کشور انتخاب شد، ولی وزیر ارتباطات در اولین سخنان خود در مورد برنده مزایده اپراتور سوم تلفنهمراه، به جای تایید برنده شدن این شرکت از حذف آن به علت انجام ندادن تعهدات مربوط به مزایده خبر داد.
در همین گیرودار، برخی اخبار رسانهها حاکی از این بود که رگولاتوری همزمان با اتصالات با کنسرسیوم زین ایران به عنوان برنده دوم در حال مذاکره بوده، این خبر هم توسط مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات صدف ذخیره وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان(طرف ایرانی کنسرسیوم زین ایران) و هم مدیر روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی تایید میشود.
به کنسرسیوم زین ایران جهت ارائه مدارک و اعلام آمادگی خود دو بار فرصت داده شد (یکی تا پایان 30 اردیبهشت و دیگری تا 25 خرداد) که فرصت دوم هم تمدید شد، ولی باز هم هیچ مدرکی ارائه نشد و جریان خود به خود کان لم یکن تلقی شد.
بعد از زین دوباره خبری مبنی بر مجوز گرفتن شرکت مگافون برای ارائه سیمکارتهای اپراتور سوم تلفن همراه در رسانهها منتشر شد که این خبر با تکذیب برخی از مسوولان مواجه شد، این خبر در زمانی منتشر شد که مجلس شورای اسلامی برای ساماندهی به وضعیت اپراتور سوم تلفنهمراه جلسهای را با نمایندگان رگولاتوری و وزارت ارتباطات برگزار کرده بود و نتیجه این جلسه تجدید مزایده اپراتور سوم و حذف شرط لزوم شریک خارجی در این مزایده اعلام شده بود.
چرا اتصالات از ایران رفت؟
عدم موفقیت شرکت اتصالات در کسب سومین مجوز تلفن همراه ایران ضربهای سنگین برای این اپراتور اماراتی بوده است. مطمئنا تشکیل کنسرسیومی به ریاست شرکت اتصالات، با توجه به ارتباطات تجاری نزدیک دولت ایران و امارات و وجود جمعیت چشمگیر ایرانی در امارات، میتوانست بهترین روش برای ورود این اپراتور به بازار ایران باشد.
اما فقط چند ماه پس از اعلام شرکت اتصالات به عنوان برنده مجوز، ناگهان تمام امیدهای این شرکت برای ورود به بازار ایران از میان رفت.
یکی از نکات قابل تامل در پرونده اپراتور سوم کش و قوس فراوان مابین شریک داخلی و خارجی کنسرسیوم اتصالات بود، به حدی که وزیر ارتباطات سابق در جلسهای خواهان برقراری صلح بین مدیر عامل اتصالات و تامین تله کام میشود، ولی میانجیگری وزیر ارتباطات (سلیمانی) بین طرفین در یک جلسه خصوصی با شکست مواجه میشود، بسیاری از تحلیلگران عامل مهم کنار گذاشتن اتصالات را همین اختلافات عنوان میکنند.
اگرچه حدس زدن دلیل اصلی حذف اتصالات از مزایده اپراتور سوم ایران بسیار سخت است، این امر نیز غیرمحتمل به نظر میرسد که شرکتی با گستردگی و تجربه اتصالات، نسبت به پرداخت به موقع هزینه مجوز و عمل به تعهداتش غفلت کرده باشد. به عقیده تحلیلگران، یکی از دلایل عدم اعطای مجوز درخواست این کنسرسیوم مبنی بر اصلاح برخی از جنبههای توافقنامه بوده است که تجربه شرکت ترکسل را میتوان دلیلی برای تاکید بر این عقیده دانست.
جالب است بدانید که اتصالات در پیشنهاد مالی خود درصد حقالسهم دولت از درآمد را 23/6 درصد اعلام کرده بود که با توجه به پیشبینی درآمدی این کنسرسیوم، در طول 15سال فعالیت در مجموع مبلغ 163705میلیارد ریال به دولت پرداخت میکرد، همچنین برای تعیین برنده، ارزش روز این مبلغ (NPV) به اضافه معادل ریالی حقالامتیاز اولیه صدور پروانه (300میلیون یورو) ملاک بود که این رقم در خصوص کنسرسیوم تامین اتصالات معادل 53125 میلیارد ریال میشد.
برخی دیگر از تحلیلگران نیز معتقدند که تصمیم حذف اتصالات از سوی رگولاتور و وزیر ارتباطات میتواند تا حدی ریشه در مسائل سیاسی داشته باشد و برخی اخبار در آن زمان دلیل اصلی کنارگذاشتن اتصالات را مصاحبه محمد حسن عمان «مدیرعامل اتصالات» با شبکههای ماهوارهای در خصوص جزایر خلیجفارس ذکر کرده بودند. به هر حال بعد از
کش و قوسهای فراوان و تعلل بیش از حد وزارت ارتباطات و رگولاتوری جهت معرفی برنده نهایی اپراتور سومی که قرار بود در تابستان ۸۸ اعلام شود، اردیبهشت ماه سال جاری پروانه اپراتور سوم با همه حواشی و شایعاتی که داشت بالاخره به آن رسید که از همان ابتدا مدعی بود و مجوز پروانه به شریک داخلی اتصالات، یعنی شرکت تامین تلهکام اهدا شد، در حالی که بارها مسوولان از اعلام اسم تامین تلهکام به عنوان برنده نهایی سرباز میزدند. همزمان با ارائه پروانه اپراتور سوم تلفن همراه به شرکت تامین تله کام، وزیر ارتباطات جزئیات قیمت، زمان ارائه و نیز امکانات این اپراتور که از سال ۱۳۸۷زمزمه ورود آن شنیده میشد، تشریح کرد.
وی قیمت سیم کارتهای اپراتور سوم تلفن همراه که قرار است مکالمه تصویری و نیز اینترنت پر سرعت ارائه دهد را ۱۲۰ هزار تومان و زمان حضور اپراتور سوم در بازار ایران را دهه فجر اعلام کرد.
انتخاب پیمانکار
شرکت ارتباطات تامین شمس نوین (تامین تله کام) در سال 1386با سرمایهگذاری شرکت شمس تامین و با هدف ارائه خدمات و محصولات متنوع و با توجه به ظرفیتهای بالقوه کشور و منطقه در حوزه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تاسیس شد.
آنچه در معرفینامه این شرکت مطرح شده از آن به عنوان تنها شرکت تخصصی در مجموعه شرکتهای شستا یاد شده در حالی که این شرکت یکی از 16 شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی بوده و علاوه بر آن گروه شرکتهای داتک و فنآوا نیز به عنوان شرکتهای تخصصی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شناخته شده و طی سالهای اخیر اقدام به ارائه خدمات اینترنت، تلفن اینترنت، وایمکس و حتی دیتاسنتر کردهاند.
سرمایه شرکت تامین تله کام در ابتدای تاسیس هزار و 200 میلیون ریال بوده است. این شرکت پس از به دست آوردن پروانه پروژه اپراتور سوم تلفن همراه اقدام به انتشار اطلاعیهای در خصوص مشاور خارجی کرد. این در حالی است که براساس مصوبه جدید، الزامی برای مشارکت شریک خارجی در پروژه وجود ندارد و این شرکت بعد از این مصوبه توانست اتصالات شریک خارجی خود را عقب زده و مجوز را دریافت کند. تامین تله کام، بعد از این فراخوان اعلام کرد شرکت «سفره کام» از کشور فرانسه را به عنوان مشاور خارجی انتخاب و این مشاور فعالیت خود را آغاز هم کرده است، ولی باز هم خبرها حاکی از آن است که تامین تلهکام در پارهای از موارد با این شریک خارجی دچار مشکل شده است و پروژه سیمکارتهای 3اG متوقف شده است، گویی این شرکت بنای سازگاری با شریک خارجی ندارد.
استعفای دو عضو هیات مدیره اپراتور سوم
آخرین خبری که از این اپراتور منتشر میشود تغییر مدیریتی و استعفای دو عضو هیات مدیره این شرکت است، مهدی افراسیابی و بابک ارشد دو عضو هیات مدیره شرکت تامین تله کام از این سمت استعفا میکنند و علی اصغر عمیدیان و علیزاده جایگزین آنان در شرکت تامین تله کام شدند.
بعد از تغییرات پیش آمده سید ابوالحسن فیروزآبادی ریاست هیات مدیره، ذبیحالله فیض آبادی ثانی مدیرعامل، علی اصغر عمیدیان، علیزاده و سید محسن محسنی شکیب اعضای هیات مدیره تامین تله کام را تشکیل میدهند. ولی باز هم اخبار تایید نشدهای پیرامون استعفا و کنارهگیری فیروز آبادی نیز به گوش میرسد که از سوی هیچ منبع رسمی تایید نشده است، ولی برخی از کارمندان این شرکت ضمن تایید این خبر، وضعیت پروژه اپراتور سوم را در هالهای از ابهام عنوان میکنند. پیش از این در آستانه دریافت پروانه فعالیت در پروژه اپراتور سوم جهانگیر آقازاده که مدیرعامل شرکت تامین تله کام بود جای خود را به ذبیحالله فیض آبادی داد. به هر حال وعده ورود اپراتور سوم با امکاناتی جدا از امکانات اپراتورهای کنونی در شرایطی رقم میخورد که مشترکان تلفن همراه در ایران رضایت چندانی از امکانات و وضعیت مناسب تلفنهای همراه در کشور ندارند و همواره از وضعیت شبکه به دلیل
آنتن دهی نامناسب یا ارسال نشدن پیامکها یا ارسال چند باره پیامکی که یک بار ارسال شده است، ناراضیاند. این روزها که کمتر از سه ماه مانده به پایان سال، تامین تلهکام مانند یک کشتی توفان زدهای میماند که جهت دقیق ساحل را گمکرده است و حتی حاضر نشده برای عرض اندام در نمایشگاه تلهکام شرکت کند و شاید این خود گواه پریشان حالی این شرکت و اعضای آن باشد.
در پایان باید پرسید که آیا اپراتور سوم با سرنوشتی مشابه اپراتور دوم میتواند به موقع سیمکارتهای خود را عرضه کند یا خیر؟